Friday, December 7, 2012

هشداری به علیرضا نوری زاده درباره تبلیغ برای خود گردانی




جناب نوری زاده چند گاهی است که شما تبلیغات گسترده ای را آغاز نموده اید تا طرح خودگردانی استانها را در اندیشه ایرانیان جا بیاندازید. در این راه مرتب تبلیغ می کنید که آقای مصطفی هجری، خالد عزیزی، و عبد الله مهتدی عاشق ایران هستند و جانشان ایران است. آقای مصطفی هجری در نوشته ای به زبان کردی گفته های شما را رد کرد ، شما در یکی از برنامه هایتان گفتید هنوز آن نوشته را نخوانده اید ممکن است خواهش کنیم آن را بخوانید و صادقانه و شفاف در برنامه روزانه خود آن را با ایرانیان در میان بگذارید ؟
شما همچنین در یکی از برنامه هایتان فرمودید پیش نویس قانون فدرال آینده ایران را با جمعی از دوستان تهیه کردید و  کوشیدید آن را به امضا اوپوزیسیون خارج کشور برسانید اما توفیقی نیافتید.  پرسش اینجاست که چه کسی به شما و دوستانتان پروانه داده در غیاب مردم ایران نوع نظام آینده  را مشخص کنید ؟ همواره گفته اید که تنها ژورنالیست و شاعر و نویسنده هستید و سیاستمدار نیستید ! آیا کار یک ژورنالیست تهیه پیش نویس قانون اساسی است ؟

چند روز پیش در یکی از برنامه هایتان با شاهزاده رضا پهلوی گفتگو داشتید و چند بار با رندی ژورنالیستی کوشیدید  از زبان ایشان واژه ای در تایید نظام خودگردانی بگیرید که خوشبختانه ایشان در دام آن نیفتاد. اما پس از آن مرتب با استفاده از آن گفتگو زیرکانه برای نظام خودگردانی و مدرسه به زبان مادری تبلیغ می کنید. بدیهی است که در ایران آینده هر کسی حق دارد زبان مادری خود را بیاموزد اما پایه آموزش و پرورش ایران بر زبان ملی ایرانیان است و بهترین شیوه ارائه زبان محلی به گونه دروس اختیاری است. جناب نوری زاده اگر منظور شما از خودگردانی این افتضاحی است که در عراق شاهد آن هستیم، هرگز! گر چه دولت مالکی دولت مطلوبی نیست اما این قضیه بهیچ وجه شاخ شانه کشیدن های مسعود بارزانی و خودسری های او را توجیه نمی کند و استدلال های شما  برای تبرئه وی درست نمی باشد.

کسانی که شما به عنوان عاشقان ایران ازشان یاد می کنید در گذشته ای نزدیک بیانه ای مشترک بیرون داند ( حزب دموکرات و کومله) که بوی تجزیه طلبی می داد . ممکن است بگویید چرا آن را برای بینندگان خود نخواندید ؟ شوربختانه آقای مهتدی نیز که چند سالی روش معقولانه تری نسبت به سایرین داشت با این بیانه تمام رشته ها را از نو پنبه کرد. آقای خالد عزیزی نیز مرتب در جلسات تجزیه طلبی شرکت می کند . اینکه شخصی یا گروهی تنها به زبان بگویند ما تجزیه طلب نیستیم کافی نیست. این گروه ها همواره در سخنان خود از واژه جعلی " ملیت ها" استفاده می کنند، از پرچم ایران مانند جن و بسم الله می گریزند و در جلسات خود از پرچم های من درآوردی استفاده می کنند . آیا عاشقان ایران باید رویکردشان بدین گونه باشد ؟ چگونه این کنش ها را توجیه می کنید ؟ چرا می خواهید موجب فریب افکار عمومی شوید ؟

در آینده ایران،  سیستمی شبیه انجمن های ایالتی و ولایتی و اختیار در هزینه بودجه های داخلی استانها  و عدم تمرکز صنعتی و دانشگاهی می تواند مفید باشد. وارونه آنچه تبلیغ می شود در ایران هیچگاه نظام فدرالی وجود نداشته است. نظام ساتراپی که شاهنشاه داریوش بزرگ  بنیانگذار آن بوده است، فدرال نبوده است و پادگانهای نظامی درهر ساتراپی کاملا جدا از حاکم محلی و زیر نظر مستقیم دولت مرکزی اداره می شده است و ساتراپ ها تنها حق داشتن تعدادی محافظ ارگ و اسکورت را داشته اند و می توانستند به نام پادشاه ایران سکه نقره ضرب کنند، اما حق ضرب سکه  طلا نداشتند.

فدرالیسم قومی و قوم گرایی همانند مذهب گرایی در امر سیاست چیزی عقب مانده است و دموکراسی به بار نمی آورد.  نگاهی به شوروی سابق بیاندازید ، عراقی که اکنون در آستانه جنگ داخلی است را  ببینید ، جمهوری فدراتیو روسیه را ببینید. کدام یک خوشبخت شدند ؟

با سپاس.

پاینده ایرانی یکپارچه ، آزاد و آباد.

Thursday, December 6, 2012

بکار بردن واژه جعلی "خلیج ع.ر.ب.ی" توسط کنفدراسیون دانشجویی مخالف شاه



متن: حمله شاه به کنفدراسیون، کوششی در راه سرپوشی تجاوز نظامی ایران به 

ظفار و خلیج ع.ر.ب.ی 


سندی دیگی از میهن فروشی کنفدراسیون دانشجویی  که همواره متهم به گرفتن پول از کشورهای عربی و کمپانی های نفتی برای مخالفت با رژیم پهلوی بودند. دستکم بکار بردن واژه جعلی برای خلیج همیشگی پارس خود سندی از روابط پنهان آنها با کشورهای عربی است.  




از راست به چپ: مهدی خانبابا تهرانی و منوچهر ثابتیان دو تن از سران کنفدراسیون دانشجویی که ۶۰ سال است با پنهان شدن پشت نام ۲۸ مرداد میهن فروشی می کنند 




Sunday, December 2, 2012

نتیجه گیری منطقی از سخنان تمساح یزدی علیه میهن دوستی





تمساح یزدی : تلاش در راه حفظ وطن چیز کوچکی است که در بین حیوانات نیز مشاهده می‌شود.
نتیجه گیری منطقی:  آخوندها تلاششان در زندگی از حیوانات کمتر است.

تمساح یزدی: نعمتی که از سوی امام حسین(ع) به انسان‌ها رسیده است تا روز قیامت توسط شخص دیگری نخواهیم دید.
نتیجه گیری منطقی: بزرگترین نعمتی  که به انسانها رسیده است قیمه پلو نذری عاشورا است .

تمساح یزدی:  بین فرهنگ اسلام و فرهنگ های دیگر تفاوت‌های بسیاری وجود دارد که ارزش‌های اسلامی انسان را پرواز می‌دهد.
نتیجه گیری منطقی: هواپیمایی بویینگ دارای فرهنگ اسلامی است.

تمساح یزدی:  در تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام، در مواردی معدود همانند دفاع مقدس به چشم می‌خورد که زمینه‌ای فراهم شد تا عده‌ای در مسیر حسین بن علی(ع) جان خود را نثار کنند.
نتیجه گیری منطقی:  خدا را شکر که  موارد زیادی  در این ۱۴۰۰ سال زمینه فراهم  نشد وگرنه  تا به حال نسل ایرانیان منقرض شده بود.

تمساح یزدی: شهدا به خاطر ادامه هدف و مسیر امام حسین(ع) به شهادت رسیدند که هر کسی این مسیر آنها را ادامه دهد در واقع در راه شکر گزاری عملی آنها قدم برداشته است.
نتیجه گیری منطقی:  آخوندها به قدم نهادن  در راه شکر گزاری عملی هیچ علاقه ای ندارند.

تمساح یزدی: اگر اهداف شهدا را زیر و رو کنیم و به جای ارزش‌های اسلامی، ملیت و آب و خاک را مطرح کنیم شهدا ما را نفرین خواهند کرد.
نتیجه گیری منطقی:  دستاورد رژیم اسلامی برای ایرانیان این بوده است که هر چه از حکومت ننگین  شما می گذرد شهدا بیشتر ما را نفرین خواهند کرد .



Friday, November 30, 2012

سند پشتیبانی بنی صدر از اعدامهای فله ای اول انقلاب از روزنامه خودش




بزرگی معنویت امام خمینی و روحانیت از دیدگاه ابوالحسن بنی صدر :

"شما که آن همه درباره اعدام ها در ایران سر و صدا راه انداخته اید خود شما پس از جنگ جهانی دوم بنا به اسنادی که سفیر ما در پاریس فراهم آورده است،  ۱۰۵ هزار نفر را  بدون محاکمه به عنوان همکاری با دشمن اعدام کرده اید . یک میلیون نفر را خودسرانه توقیف و زندانی کرده اید. در ایران پس از ۵۵ سال تحمل سیاهکار ترین رژیم ها به قول شما ۴۰۰ نفر اعدام شده اند. این دو رقم را با هم مقایسه کنید تا بزرگی معنویت امام خمینی و روحانیت را اندریابید. "

البته این روزنامه مربوط به آبان ۵۸ است و تا پایان گریختن بنی صدر از ایران در سال ۶۰ مرتب به بزرگی معنوی امام خمینی و روحانیت بویژه خلخالی افزوده شد و این بزرگی های معنوی روحانیت همچنان پس از ۳۴ سال ادامه دارد.




Thursday, November 29, 2012

چرا رحیم مشایی بهترین گزینه رییس جمهوری است ؟




اسفندیار رحیم مشایی با وجود ظاهر خل و چلش چند حرف حساب زده که آدم را وسوسه  میکنه برای ریاست  جمهوری  بهش رای بده ! 

یکی اینکه رحیم مشایی گفته حضرت نوح مدیریتش خوب نبوده وگرنه می تونست مردم را خدا پرست بکنه، نه اینکه کارش را بلد نباشه فقط بره یه کشتی بسازه خودش و خانواده اش با چند تا مرغ و خروس و گاه و گوسفند بپرند توش ، بقیه ملت را هم غرق کنه ! اسفندیار جان خدا پدرت را بیامرزه . حرف حساب که جواب نداره !

دیگه اینکه رحیم مشایی گفته دوره اسلام گرایی به پایان رسیده مانند اسب سواری که دوره اش تمام شده ! یعنی اسب هست سوار کار هم هست اما دیگه دوره اسب سواری نیست . اسفندیار جان واقعن گل گفتی !

جایی دیگه رحیم مشایی گفته ما با ملت اسرائیل مشکلی نداریم. خب راست گفته دیگه 

اسفندیار چند ویژگی دیگه هم داره : یکی اینکه دست کم اسمش ایرانی هست و قربانعلی و اکبر و سید علی نیست .  همچنین هروقت ببینیمش یاد مستر بین می افتیم  خوشحال می شیم . دیگه اینکه جلسات قرآن خوانی  که دایر می کنه چند تا دختر خوش بر و رو قرآن را میزارند روی سینه عین کیک تولد با رقص و آواز و دف و نی میارند تو صحنه. فکرش را بکنید اگه بشه رییس جمهور کلوپ های شبانه قرآئت قرآن با آهنگ تکنو همه جا مد میشه ! برای ما هم چه فرقی می کنه خواننده داره " لقد لقد " و " قتلو قتلو " می کنه یا اینکه داره می گه عزیزم ، دوستت دارم و اینچیزا ...و آخر اینکه رحیم مشایی قابل پیشبینی نیست یکباره دیدی اومد اعلام انحلال جمهوری اسلامی کرد  یا یکباره گفت امام زمان  مدیریتش تا حالا خوب نبوده پس دیگه بدرد ما نمی خوره و همه راحت شدیم ...

مطهری جان " تک رای" ما کو ؟



علی مطهری شخصیتی است که در یک خانواده ملی-میهنی و ایران دوست پرورش یافته است.  پدرش مرتضی مطهری   بسیار به فرهنگ ایران بویژه به شاهنامه و مراسم چهار شنبه سوری علاقه داشت. درباره عدالت خواهی  و دفاع خودش از حقوق زنان همین جمله بس که به احمدی نژاد اعتراض کرد که چرا جلوی زنان بی حجاب را درست و حسابی نمی گیرد. چندی پیش عده ای از عزیزان به پیشوایی مهدی خزعلی برایش تبلیغ کردند تا او را با یک "تک رای" به مجلس بفرستند و از حقوق پایمال شده ما ملت دفاع کند . حضرت آقا به مجلس رفت و گفت باید احمدی نژاد را به مسجد ( بخشید به مجلس) بکشانیم و درباره گرانی ها بپرسیم . ناگهان خامنه ای دستور داد:  دیگر پس است . علی مطهری هم گفت: آقا راست میگه حکم حکومتی داده . مطهری جان دست کم حرمت مهدی خزعلی را نگه می داشتی ناسلامتی بابای هر دو شما همکار بودند. خزعلی ۱۵ روز اعتصاب غذای خشک کرد شاید اون هم به دستور رهبر دوباره غذا خورده، فعلا نمی دونیم. اما خودت را برای انتخابات رییس جمهوری آماده کن عزیز . جماعتی که در انتخابات مجلس برات تبلیغ می کردند آنقدر رویشان زیاد هست که در انتخابات رییس جمهوری هم برات تبلیغ کنند. گروهی  از ما ملت هم که به قول ایرج میرزا مانند عفت الملوک پاکدامن عادت داریم هر روز بریم سر کوچه گول بخوریم. برایت آرزوی موفقیت داریم . منتظر "تک رای"  بعدی ما در انتخابات رییس جمهوری باش!

Saturday, November 24, 2012

پروفسور ساموئل رهبر پزشک و دانشمند ایرانی و کاشف هموگلوبین گلیکوزیله در سن ۸۳ سالگی در گذشت





پروفسور ساموئل رهبر در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۰۸ خورشیدی (۱۲ می‌۱۹۲۹ میلادی) در خانواده‌ای یهودی در شهر همدان به دنیا آمد.

ساموئل رهبر دورهٔ عمومی پزشکی خود را در سال ۱۹۵۳ در دانشگاه تهران به پایان رساند و در سال ۱۹۶۳ دکترای تخصصی ایمنی‌شناسی را از همین دانشگاه دریافت کرد. پروفسور رهبر از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۰ در شهرهای آبادان و تهران به فعالیت‌های پزشکی بالینی پرداخت، اما ساموئل رهبر از ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ به عنوان فرصت مطالعاتی در کالج پزشکی آلبرت انیشتین در نیویورک به فعالیت‌های پژوهشی مشغول شد.  او پس از بازگشت به تهران در سال ۱۹۷۰ درجهٔ استاد تمام (پروفسوری) را دریافت کرد و به عنوان مدیر بخش زیست‌شناسی کاربردی دانشگاه علوم پزشکی تهران به فعالیت‌های خود ادامه داد.  او یازده هموگلوبین جدید را کشف کرده است . اما کشف هموگلوبین گلیکوزیله (HbA۱c) به سال ۱۹۶۷ برابر با ۱۳۴۶ در دانشگاه تهران،  مهم‌ترین دستاورد پژوهشی او به شمار می‌آید که نام او  و ایران را در جهان پرآوازه کرده‌است.  كشف پروفسور رهبر، يعني افزايش مقدار هموگلوبين گليكوزيله (HbA1c) در افراد ديابتي، امروزه چراغ راه ميليون‌ها پزشك و بيمار ديابتي است.و مهمترین شاخص کنترل قند خون و بررسی وضعیت قند خون بیمار در ۱۲۰ روز گذشته است.

پروفسور رهبر پس از انقلاب به آمریکا رفت و در بخش هماتولوژی و پیوند مغز استخوان شهر هوپ در ایالت کالیفرنیا به عنوان همکار پژوهشی مشغول فعالیت شد و از سال ۱۹۷۹ مدیرت آزمایشگاه پژوهشی هموگلوبین را برعهده گرفت. این دانشمند ایرانی در آبان ماه ۱۳۹۱ مانند بسیاری از فرهیختگان رانده شده از وطن در غربت درگذشت . تسلیت ویژه ای خدمت خانواده محترم  ایشان دارم و آرزومندم روزی در ایرانی آزاد یک دانشکده یا مکان علمی به یاد این دانشمند فرهیخته نامگذاری شود . یادش گرامی و روانش شاد.












Tuesday, November 20, 2012

اعتراف روزنامه بنی صدر به نمایندگی رمزی کلارک از سوی کارتر در نوفل لوشاتو و چند سند دیگر

چپی ها و اسلام گرایان همواره کوشیده اند رمزی کلارک را فردی عدالت خواه که در هنگام انقلاب هیچ مسولیتی یا ماموریتی از سوی دولت امریکا نداشته معرفی کنند تا همکاری امریکا با خود را در جریان انقلاب اسلامی انکار کنند. این چند عکس سند گویایی است در میزان استقلال و بویژه عدالت خواهی دروغین جناب رمزی کلارک.  

چرا چپ ها و اسلام گرایان از افشای روابط شان با دولت امریکا می ترسند ؟

زیرا در حالی که با شعارهای ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی مردم را فریفته بودند و به خیابان ها کشاندند،  پس پرده با دولت امریکا برای برقراری یک رژیم مذهبی در ایران همکاری داشتند و رو شدن دستشان نشان می دهد که تا چه اندازه فریبکار و دودوزه باز هستند و شرافت و اخلاق سیاسی ندارند.  


برای بزرگنمایی بر روی عکس ها کلیک کنید 

روزنامه انقلاب اسلامی در سال ۵۸:  رمزی کلارک یکی از دو آمریکایی مامور ایران، همان شخصی است که به عنوان نماینده کارتر در پاریس با امام ملاقات کرد 

رمزی کلارک در تاریخ۲۱ ژانویه ۱۹۷۹ [ پس از دیدار با سلیوان سفیر وقت آمریکا در ایران ] از تهران به پاریس رسید و در دیدار با خمینی نظرات کارتر درباره رخدادهای اخیر را به او گفت. کلارک هنگام ترک خمینی گفت امیدوارم این انقلاب برای مردم ایران عدالت اجتماعی به ارمغان آورد. 





رمزي کلارک در اين ديدار با ابراز خرسندي از ملاقات رودررو با دکتر احمدي نژاد گفت : بهترين خاطرات من مربوط به دوران ديدار با آيت الله خميني است.[ عجب فرد عدالت خواه و حقوق بشری هستی آقای رمزی کلارک که پس از آنهمه جنایات خمینی هنوز بهترین خاطرات زندگی ات از کسی است که بانی گورهای دست جمعی است.]



بنی صدر بارها اعتراف کرده است که خمینی با آمریکایی ها ارتباط داشته است اما او بعدا فهمیده است. از آنجا که خمینی هیچ زبان خارجی بلد نبوده است و کار هماهنگی دیدارها و ترجمه ملاقات های او را مثلث بیق (بنی صدر ، یزدی، و قطب زاده) انجام می داده اند، چگونه ممکن است که این آقایان متوجه روابط خمینی با آمریکایی ها نشده اند ؟



بازدید جناب رمزی کلارک از عراق در زمان زمامداری صدام سال ۲۰۰۰ 


دیدار رمزی کلارک با اسماعیل هنیه سرکرده گروه تروریستی حماس 


نامه کارتر به خمینی درباره  قضیه گروگان گیری و اشاره به ماموریت رمزی کلارک در این باره  


بن مایه ها :

http://www.scribd.com/doc/22848776/The-US-Khomeni-Relationship

http://www.tabnak.ir/fa/news/44490/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%E2%80%8F%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%85%D8%B2%D9%8A-%D9%83%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%83




Sunday, November 18, 2012

کدام صادق پست فطرت تر است ؟ لاریجانی یا زیبا کلام


صادق زیبا کلام 

صادق لاریجانی


صادق زیبا کلام با انتشار مطلبی در وبلاگ شخصی خود به بررسی کشته شدن ستار بهشتی وبلاگ نویس جوان زیر شکنجه دژخیمان جمهوری اسلامی پرداخته است و درآن جملاتی تاسف بار به کار برده است که نشان می دهد ایشان اصولا بویی از عاطفه انسانی نبرده است و همه چیز را از دایره مصالح نظام جمهوری اسلامی می بیند. زیبا کلام در بخشی از این گفتار آورده : "جوانی به نام ستار بهشتی که فعالیت حزبی نداشته به واسطه مطالب خلاف قانون در وبلاگ شخصی اش بازداشت می شود."  ظاهرا طبق این جملات، زیبا کلام باور دارد که اگر کسی فعالیت حزبی داشته باشد مستحق بازداشت و اینگونه برخوردهاست همچنین ایشان چند نوشته ساده  انتقادی در نبود آزادی و گرانی و دزدی و سوء مدیریت نظام در یک وبلاگ شخصی را خلاف قانون می داند. در جایی دیگر از این نوشتار زیبا کلام می گوید: "  به هر حال ستار بهشتی فوت شده و از این منظر بیگانگان علیه ما شیپور تبلیغاتی به دست گرفته‌اند." زیباکلام در اینجا اعتراض گسترده جوامع بین المللی به قتل یک جوان بیگناه را به شیپور تبلیغاتی بیگانگان تشبیه می کند که نشان می دهد ذات صادق زیبا کلام با امثال صادق لاریجانی تفاوتی ندارد. زیبا کلام در جملاتی دیگر ادامه  داده است که آنچه دل هر فردی را که دوستدار مملکت و نظام است به درد می‌آورد آن است  که کسانی نظیر ستار بهشتی، زهرا کاظمی و محسن روح الامینی و این تیپ افراد، اغلب افراد شاخص و مهمی هم نیستند که نظام باید برای آنان هزینه بپردازد. یعنی از دید این مثلا استاد دانشگاه کسانی وجود دارند که افراد شاخص و مهمی هستند و  برای نظام می صرفد با حذف فیزیکی آنها هزینه بپردازد.

آقای زشت کلام همه افراد مهم هستند و جانشان ارزش دارد. جوانی که از دید شما فرد مهمی نیست عزیز خانواده اش هست و از بین رفتن او برابر با نابودی دست کم یک خانواده است. اعتراض به کشته شدن انسانها شیپور تبلیغاتی یا سوء استفاده نیست بلکه صدای وجدانهای بیداری است که بدرد آمده و شوربختانه شما از آن بی بهره اید.  آزادی و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش مصلحتی بس بزرگتر از حفظ نظام کثیف و فاشیستی مورد علاقه شماست . سوء استفاده آن است که  افرادی مانند شما شده اید اتاق فکر ماشین جنایات رژیم و به صادق لاریجانی آموزش می دهید جنایت و کشتار مردم ایران کجا بسود نظام است و کجا به زیان نظام است. امثال شماها هستید که در پس پرده این جنایات را مدیریت می کنید و برای همین است که شما از صادق لاریجانی پست فطرت ترید.

Sunday, November 11, 2012

تشکیل کمیته پی گیری مرگ ستار در مجلس و متهم شدن احتمالی قاتلین به پرداخت خسارت کامپیوتر او






پس از واکنش های شدید ایرانیان و جوامع بین المللی به فاجعه جان باختن ستار بهشتی زیر شکنجه دژخیمان جمهوری اسلامی، مجلس رژیم برای آرام کردن تبی که بین ایرانیان افتاده و شرمساری بین المللی دیگری که  برای چندمین مرتبه  به بار آورده در مجلس شوربای اسلامی نمایشی راه انداخته اند که کمیته پی گیری این فاجعه تشکیل خواهد شد. یکی در صحن علنی مجلس می گوید دستگاه قضایی باید پاسخگو باشد ، دیگری می گوید گرانی باید کنترل شود تا مردم ناراضی نباشند.

 به عنوان یک جوان ایرانی به این مترسک های سر خرمن که نماینده خامنه ای هستند می گویم اولا شما همگی یک پرونده فساد مالی یا جنسی در وزارت اطلاعات دارید و همه تان ریش کثیف تان گرو رهبر محبوبتان است پس اگر بخواهید هم هیچ غلطی نمی توانید بکنید . دوم اینکه چیزی که شما نمی فهمید این است که اصلان چرا باید پلیسی به نام فتا وجود داشته باشد ؟ چرا در یک کشور باید وبلاگ نویسی جرم باشد ؟ چرا در یک کشور باید شکنجه وجود داشته باشد ؟ چرا در یک کشور یک بیمار سادیسمی باید رییس پلیس باشد؟

دوم اینکه شما احمق ها باید بفهمید که مشکل ما گرانی نیست ، مشکل ما نبود آزادی است ، وقتی آزادی بیان آمد، آزادی رای آمد ، فساد اقتصادی خودبخود از میان می رود و اقتصاد بهبود پیدا می کند . همه  چیز در گرو آزادی است . شما به نیاکان ما و به فرهنگ چند هزار ساله ما توهین کرده اید. شما ما را در خیابان به جرم شیک پوشی کتک زده اید . شما مانند ماموران نازی در فرانسه اشغالی بر سر هر کوی و برزن ایست گشت و بازرسی گذشته اید و جیب و ماشین مان را می گردید .  شما کشور ما را در خطر نابودی قرار داده اید. ما نمی خواهیم جان فدای کسی باشیم ، ما نمی خواهیم سرنوشت کشورمان مادام العمر بدست یک نفر باشد که ما نقشی در انتخابش نداشته ایم و خود را صاحب جان و مال و ناموس و هستی کشورمان می داند.

چه چیز را می خواهید پی گیری کنید ؟ همان گونه که ماجرای کوی دانشگاه پی گیری شد و در آخر به یک ریش تراش ختم شد ؟ یا مانند پی گیری جنایات کهریزک ؟ یا پی گیری قتل آن پزشک جوان در همدان ؟ پی گیری جان باختن ستار هم در بیداد گاه شما به جایی نخواهد رسید خیلی همت کنید در پایان قوه قصابیه پلیس فتا را مجبور به پرداخت خسارت وارده به کامپیوتر ستارعزیز خواهد کرد .

Friday, November 9, 2012

در غم درگذشت بانو نادره افشاری، سنگری دیگر خالی شد



بانو افشاری را نخستین بار از برنامه های تلویزیونی شادروان رضا فاضلی شناختم . از آن پس  در اینترنت نوشته های ایشان را می خواندم . او نویسنده ای خوش ذوق، مبارز، و با روحیه ای بسیار قوی بود . نوشته هایش در رد زن ستیزی و تبعیض جنسی بویژه در جوامع اسلامی می تواند سر مشق دیگر بانوان میهنمان باشد. سرافرازی آشنایی با ایشان را در سایت آزادگی یافتم و با وجود اینکه آشنایی ما در حد همان فضای مجازی و فیس بوکی بود از دیدگاه های ایشان بسیار بهره مند شدم. مدتی در حدود یک ماه در فضای مجازی نبودند تا اینکه امروز با خبر شدم ایشان در اثر یک بیماری بلند مدت درگذشته است. خودش وصیت کرده است: "دوست ندارم کسی لباس سیاه بپوشد، ریش بگذارد، حلوا و خرما خیر کند، فاتحه بگیرد و یا حتی شیون و زاری کند. شمعی و شرابی و شاخه گلی مرا بس است! " .  خانواده گرامی ایشان ما را در غم خود شریک بدانند. روانش شاد.

Tuesday, November 6, 2012

بنی صدر جان رمزی کلارک مامورآمریکایی را در نوفل لوشاتو یادت میاد !؟


از آنجا که بنی صدر تازگی ها به ایرانیان پیام داده مواظب آلترناتیو سازی بی بی سی و صدای امریکا باشند، از ایشان می خواهیم نگاهی به این عکس رمزی کلارک  مامور دولت امریکا در نوفل لوشاتو در سال ۱۳۵۷ بیاندازند. شاید آقای بنی صدر چیزی از آلترناتیو سازی آن زمان یادش بیاید و پس از ۳۴ سال بخواهد کمی راست بگوید. 

آقای مهدی هاشمی آیا ستار بهشتی هم بندی تو در اوین بود ؟



دیروز مهدی هاشمی پسر رفسنجانی  قلبش شکسته بود پزشک خانوادگی مهدی در اوین با او ملاقات می کند و آقا را با تشریفات به بیمارستان می برند تا آنژیوگرافی شود. امروز مرگ ستار را که زیر شکنجه ماموران رژیم  در اوین جان باخته است اعلام می کنند. مهدی هاشمی و پدرش از بزرگترین دزدان تاریخ ایران هستند، به دستور پدرش بسیاری از ایرانیان کشته یا زندانی شده اند. اگر انقلاب نشده بود مهدی هاشمی امروز در نوقان پای درخت پسته بیل می زد یا مانند پدرش روضه ۵ تومانی می خواند.  ستار بهشتی کارگری شریف وساده در رباط کریم بود. تنها جرمش داشتن یک وبلاگ بود. مملکتی که جای دزد و قاضی با هم عوض شود آخرش همین است.  جمهوری اسلامی یکی از معدود رژیمهایی در جهان است که افراد را به جرم داشتن وبلاگ می کشد پیش از این  یعقوب مهرنهاد و امیر میرصیافی به همین دلیل بوسیله دژخیمان جمهوری اسلامی کشته شده اند.

Friday, November 2, 2012

آخرین گفتگوی جنجالی با ابول حسن بنی صدر




مجری : آقای بنی صدردیدگاه شما درباره انقلاب اسلامی چیست ؟
بنی صدر : انقلاب اسلامی فاجعه است که می توان آن را از تهران به پاریس هجرت داد.

مجری: شما از چه گاه شماری استفاده می کنید ؟
بنی صدر: گاه شمار هجری پاریسی ، الان سال ۳۱ هجری پاریسی هست.

مجری :  بهترین دوران تاریخ معاصر ایران چه زمانی است ؟
بنی صدر : از انقلاب اسلامی ۵۷ تا زمان کودتای سال ۱۳۶۰ علیه بنده بهترین وآزاد ترین دوران بود

مجری : میشه چند تا از آزادیهای آن دوران را نام ببرید ؟
بنی صدر: بله ، مثلا مردم آزاد بودند به خانه بهایی ها بریزند و غارت کنند، همچنین هر کسی یک زن بی حجاب می دید  آزاد بود روش اسید بپاشه یا روی دست مردانی که پیراهن آستین کوتاه می پوشاند تیغ بکشه. همچنین من بخشنامه کردم که در ادارات کسی کراوات نزنه و اینجوری گردن همه آزاد شد!

مجری: وضیت دادگستری در دوران شما چگونه بود ؟
بنی صدر: خیلی سریع به پرونده ها رسیدگی می شد، مثلا اگر کسی می آمد می گفت همسایه من ساواکی بوده، خلخالی تا  ظهر اعدامش می کرد. مانند الان نبود که پرونده ها چند ماه تو نوبت می ماند، پس آفتاب آمد دلیل آفتاب.

مجری : بانک ها در دوره شما چگونه اداره می شدند ؟
بنی صدر: بدون بهره و با اقتصاد توحیدی، چون در اسلام ربا حرام است.

مجری:  شما پس از اینکه صدام چند بار به سفیر ایران درعراق هشدار داد در صورت ادامه دخالت های ایران حمله خواهد کرد، چه اقدام دیپلماتیکی انجام دادید؟
بنی صدر: من یک نامه محرمانه به آقای خمینی نوشتم و گفتم سفیر ما اینجوری می گه، اون هم پاسخی نداد ، نامه را هم دارم اسکن کردم گذاشتم روی سایت. پس باز هم آفتاب آمد دلیل آفتاب!

مجری : پرسش هایی که درباره اسلام  هر روز از شما می شه از جانب چه کسانی است؟
بنی صدر : رییس علی از میز بغلی.

مجری: کار مبارزاتی شما الان چی هست ؟
بنی صدر : من از سازمان های ان جی او پول می گیرم و آن را صرف بازتولید اسلام رحمانی می کنم. این پول می توانست در راه نا صواب براندازی جمهوری اسلامی خرج شود اما اکنون در راه صراط مستقیم انقلاب اسلامی در هجرت خرج می شود.

Thursday, November 1, 2012

نماز خواندن بنی صدر پشت سر خامنه ای در نماز جمعه تهران



انقلاب جاروکشان - به کفشهای ولو شده جلوی افراد نگاه کنید ، کدام یک کفش آقای
 رییس جمهور (بنی صدر) است ؟

                                        برای بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید

این همان دورانی است که بنی صدر از آن به عنوان دوران درخشان انقلاب اسلامی یا به قول خودش پیش از کودتای سال ۱۳۶۰ بر ضد او یاد می کند . در آن دوران دو سال و نیمه که آقای بنی صدر آن را دوران آزادی می داند چه اتفاقاتی افتاده است : اعدام های فله ای، مصادره اموال مردم، غارت خانه بهائیان و اعدام بسیاری ازآنان ، آزار اقلیت های دینی دیگر، اسید پاشی به صورت و دست زنان بی حجاب و مردان با پیراهن آستین کوتاه، حجاب اجباری، بخشنامه منع استفاده از کراوات، آغاز جنگی خانمان سوز و بسیاری فجایع دیگر.

Wednesday, October 31, 2012

بهرام مشیری: طلبه خانه ها الیت بیرون می دادند و دانشگاهها افراد تو سری خور و تکنوکرات




بهرام مشیری در برنامه سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱ ضمن نامیدن آخوند سید حسن مدرس  به عنوان شخصیتی  بسیار ملی گفت که از طلبه خانه ها الیت جامعه بیرون می آمدند. افرادی مانند کسروی از دل طلبه خانه ها بیرون آمدند اما از دوره رضا شاه که دانشگاه ساخته شد از دل این دانشگاه ها تنها افراد توسری خور و تکنوکرات بیرون آمدند! باید دید علت چیست ؟

 پاسخ به بهرام مشیری: قربانت گردم شما که درس مغلطه می دهی چرا خودت خدای مغلطه کردنی ؟! احمد کسروی تبریزی یک نابغه است که شاید در چند سده یکی مانند او در یک کشور پیدا شود و پیوند دادن او به سیستم عقب مانده  طلبگی همان اندازه خنده دار است که ابوعلی سینا را نتیجه آموزه های اسلام در ایران بدانیم ! کسروی در مدرسه طلبگی همان چیزهایی را آموخت که شیخ فضل الله نوری و آیات الله بروجردی و خمینی آموخته بودند منتها هم نابغه بود و هم با وجدان و همه را بدور ریخت و به دنبال حقیقت شتافت چه ربطی به سیستم طلبگی دارد ؟ اگر این گونه  باشد پس سیستم طلبگی دوره قاجار از سیستم آموزشی فرانسه و سوییس بهتر بوده است زیرا ابوالحسن بنی صدر و مهدی بازرگان که در دانشگاه های فرانسه و سوییس درس خواندند  آفتابه بردار خمینی شدند اما کسروی اندیشمند شد. دانشگاه هایی که در دوره پهلوی ساخته شدند به منظور تربیت دانش آموختگان در رشته هایی نوین مانند فیزیک، شیمی، پزشکی،  بود که ایران پس از انقلاب صنعتی در اروپا از آن بی بهره بود و ما در سده ۱۷ میلادی درجا زده بودیم و اگرآن روند دانشگاهی ادامه یافته بود در درازای یک قرن می توانستیم  تقریبا آن عقب ماندگی را جبران کنیم.

بهرام مشیری همچنین دربخش دیگری از گفتار خود درباره تاریخ معاصربا عنوان اینکه رضا خان سردار سپه هر از گاهی قهر می کرد و هم زمان قزاق ها چند نفر را در تهران و جاهای دیگر شکم می دریدند تا مملکت را ناامن جلوه دهند، کوشید نا امنی آن زمان را نیز مصنوعی و ساخته رضا شاه جلوه دهد. آقای مشیری عزیز شما که می گویید دروغ بد است پس چرا ؟ اینکه در دوره قاجار نا امنی و دزدی به اوج خود رسیده بود و کمتر مسافری می توانست از ری به تهران برود و او را در میانه راه لخت نکنند چیزی نیست که شما بتوانید آن را انکار کنید ! بقیه مناطق کشور که دیگر حرفش را نزنید. بهترین پیشنهادی که برای مقابله با راهزنی و ناامنی در دوره قاجار شده بود از سوی شاه با حشم و خدم  و با کلاس شما ناصر الدین شاه قاجار بود که فرموده بودند به کاروانیان بگویید در زنگوله شتران و اسبان پارچه کنند تا راهزنان صدای آمدن کاروان را نشنوند.

 بهرام مشیری این روزها یک سره آخوندها را رها کرده و تمام وقت خود را صرف مبارزه با سلسله پهلوی می کند . مشیری همچنین بسیار برای ابوالحسن بنی صدر تبلیغ می کند و در برنامه روز دوشنبه خود به بینندگان توصیه کرد نشریه انقلاب اسلامی بنی صدر را بخوانند زیرا مطالب بسیار سودمندی در آن است و تا به حال هیچ مطلب دروغی در آن دیده نشده است.

Friday, October 26, 2012

پرسش ازبنی صدر: آیا باید مردم ایران متقاعد بشوند اسلام سراپا عیب است تا از این رﮊیم بیاسایند؟- طنز



جناب آقای بنی صدر، احتراما، پرسشی از محضر جنابعالی داشتم که بسیار خوشحال می شوم پاسخگوی آن باشید. میان بخشی از مردم ایران جا افتاده است که  باید مردم ایران متقاعد بشوند اسلام سراپا عیب است تا از این رﮊیم بیاسایند نظر جنابعالی به عنوان شخصیتی که به هر حال بچه آخوند و حجت الاسلام کت و شلواری هستید چیست ؟ با تشکر ( رییس علی از میز بغلی).

پاسخ آقای بنی صدر : عزیزم شما مگه در مدرسه کتاب تعلیمات اجتمایی نوشته حداد عادل را نخوانده ای ؟ در آنجا مفصل توضیح داده شده که کمونیست  که به اجتماع  اهمیت می داد شکست خورد و سرمایه داری غرب نیز که به فرد اهمیت می دهد به بن بست رسیده است پس بهترین راه همین اسلام خودمان است که به فرد و اجتماع هیچکدام اهمیت نمی دهد  . اینجانب نیز ۲۵ سال پیش گفتم که امریکا در حال نابودی است و می بینید که دیگر چیزی ازش نمانده. پس آفتاب آمد دلیل آفتاب.

به رژیم کنونی ایران هم نگاه نکن اینها دین را ابزار قدرت قرار داده اند. تا پیش از کودتای سال ۱۳۶۰ که اینجانب رئیس جمهور بودم آزادی کامل در یک حکومت اسلامی وجود داشت مثلا هر کسی با همسایه اش مشکل داشت  می گفت ساواکی هست خلخالی تا ظهر اعدامش می کرد یا هر کسی آزاد بود خانه بهایی ها را غارت کنه یا رو چمن راه بره یا درخت های وسط خیابان را که شاه خائن کاشته بود از ریشه دربیاره یا هر زن بی حجابی می بینه اسید روش بپاشه ! جون من این چیزها بد بود ؟ برای همین است که من انقلاب اسلامی را با خودم به هجرت بردم تا سر وقت دوباره ببرمش ایران.

شما جوان عزیز نگاهی به تاریخ ۱۴۰۰ سال گذشته ایران بیانداز ببین که اسلام نه تنها هیچ آسیبی به ایران نزده بلکه به ایران بسیار خدمت کرده . پس از آمدن مسلمانان در دوره ساسانی کنیز بازی و برده فروشی آزاد شد و مرزهای ایران نیز از قید و بند رها شد و برادران هپتال و ترک و تاتار ما آزادانه تا ری پیش می آمدند و هرچه دم دستشان بود خراب می کردند . در دروره هایی که سلسله های ایرانی آمدند و ایرانیت بر اسلامیت کمی چربید مانند سلسله های سامانی و صفاری و دیلمی و زندیه و پهلوی افراد کافر و فرصت طلبی مانند رازی، بیرونی، پور سینا، و کسروی امکان پخش باورهای مسموم یافتند و به این مرز و بوم بسیار آسیب زدند اما در دروه هایی که اسلامیت بیشتر بود دانشمندانی مانند امام محمد غزالی ، ملا محمد باقر مجلسی و کلینی و حاج میرزا آقاسی  رشد یافتند که خودش یک رنسانس در ایران به حساب می آمد. از همه مهمتر پدر اینجانب آیت الله بود و من را با سهم امام که مسلمین بهش می دادند بزرگ کرده ، حساب کن اگه ایرانیها مسلمان نبودند آن وقت دخل و خرج خانه ما از کجا می آمد.

فیلم هالیوودی آرگو توهینی آشکار به فرهنگ و تاریخ ایران




فیلم سینمایی آرگو که درباره نجات ۶ نفر از دیپلماتهای سفارت امریکا در ایران است که بدست انقلابیون خط امام نیفتاده اند و با پاسپورت کانادایی موفق شدند از ایران بگریزند با نشان دادن نقشه ای از ایران هخامنشی و این جملات آغاز می شود : امپراتوری پرشیا که امروز کشور ایران خوانده می شود ۲۵۰۰ سال توسط پادشاهان اداره می شده که کارشان حمله و نسل کشی کشورهای دیگر بوده است و بر روی آن چند تصویر خشن و خون آلود از شاهان ایرانی که لباسی بدوی به شکل عرب ها پوشیده اند نمایش داده می شود.

سپس محمد رضا شاه آخرین شاه ایران فردی خوش گذاران و شکنجه گر  که خانمش شهبانو هر روز در وان شیر حمام می کرده و مردمش را فقیر نگه داشته بود معرفی می گردد همراه با نشان دادن عکسی از پادشاه ایران و ملکه ثریا در حال اسکی و سپس عکسی از یک پیره زن چادری فقیر ( این مونتاژها در میان خودمان برایتان آشنا نیست ؟). در سکانس بعد یک خانم با لهجه ایرانی ظاهر می شود و می زند به صحرای کربلای ۲۸ مرداد و اینکه اگر مصدق پایش  به کوفه رسیده بود الان دنیا گلستان شده بود و همین چیزهایی که همه ۶۰ سال است با آن آشنا هستیم. سپس گوینده آمریکایی در تایید حرف خانم و جوری که انگار محمد رضا شاه را آمریکایی ها در کوچه پیدا کردند و گذاشتند به جای مصدق همه کاسه کوزه ها را با همکاری آن خانم سر ۲۸ مرداد می شکند و با لحنی تحقیر آمیز ایرانیان را اکثریتی مسلمان شیعه سنتی که امریکا می خواست با زور و بوسیله محمدرضا شاه آنها را مدرن کند معرفی می کند ( توجه کنید که مدرنیته در ایران در دوران رضا شاه آغاز شده بود و اصلا ربطی به امریکا نداشت که بخواهد ما را با زور مدرن کند). سپس تمام مساله گروگان گیری را نیز به گردن شاه انداختند که دولت امریکا  در دوران دوری از وطن خیلی خوب از او پذیرایی کرده بود( خنده حضار!)... در طول فیلم چهره ایرانیان حتا آنها که با آمریکایی ها خوب برخورد می کردند به صورت خل و چل و پخمه گریم شده بودند. در فیلم هیچ اشاره ای به کمکهای دولت امریکا به خمینی از جمله کمک ۱/۵ میلیون دلاری به خمینی و میانجیگری بین خمینی و ارتش برای فریب دادن ارتش نشده بود . همچنین هیچ اشاره ای به قربانی کردن ایران و افغانستان برای ایجاد کمربند سبز اسلامی به  دور شوروی آن زمان نبود.

اما اصل سخن اینکه پرده نمایش کاملا گویای این بود که بخش پیشگفتار تاریخی آن با مشورت و نفوذ عزیزان توده ای -مصدقی طراحی شده بود . سخن من هم با آن بخش چپولی یا مذهبی طیف مصدقی ها نیست زیرا آنها که جهان وطن هستند و کلا دشمن فرهنگ و تاریخ ایران، اما آن بخشی که نام خود را ملییون گذاشته اند و آنقدر کارشان درست است که به تازگی امیر کبیر و قائم مقام فراهانی نیز در حزبشان ثبت نام کرده اند اگر می خواهند داستانهای عاشورای ۲۸ مرداد را به هالیوود ببرند یا حتا دلیل اصلی بیگ بنگ را ماجرای ۲۸ مرداد بدانند مشکلی نیست اما حواسشان باشد زیاد جو گیر نشوند و اینگونه کل تاریخ ایران زمین را به خاطر علاقه به پیشوا و نفرت از پهلوی در هالیوود سر نبرند. 

Wednesday, October 24, 2012

چرا صمد آقا لیاقتش از بنی صدر بیشتر بود ؟


















صمد آقا زیر بار کد خدای ده نمی رفت اما بنی صدر دست بوس کد خدای انقلاب اسلامی یعنی خمینی بود...صمد آقا از اشعه موی لیلا نمی ترسید اما بنی صدر می ترسید ...صمد آقا با زبان طنز موجب آگاهی اجتماع می شد اما بنی صدر با بزک کردن خمینی موجب فریب افکار عمومی شد...صمد آقا چند روز به شهر می رفت سطح شعورش بالا می رفت، بنی صدر سه دهه به فرنگ رفته روز به روز وضیعتش نا امید کننده تر می شود... صمد آقا هیچ قدرتی در دستش نبود اما از همان انگشت دستش برای دفاع از خودش استفاده می کرد، بنی صدر رییس جمهور و فرمانده کل قوا بود اما از بس بی عرضه و بی کفایت بود حتا یک انگشت خود را برای دفاع از خودش یا مردم بلند نکرد...صمد آقا هر چه در دلش بود می گفت اما بنی صدر پس از ۳۰ سال هنوز دروغ می گوید و اسرار انقلاب اسلامی را با خود به هجرت برده است ...نتیجه کار صمد آقا شادی و خنده مردم بود ، نتیجه کار بنی صدر اعدام و و ویرانی و جنگ وغم و اندوه و وحشت بود...زیر لباس ساده روستایی صمد آقا یک شخصیت با شعور و باهوش به نام پرویز صیاد بود ، زیر کت و شلوار دکتر بنی صدر یک بچه آخوند واپسگرا به نام حجت الاسلام ابول حسن است که ۸۰ سال است لای آیه های قرآن بدنبال  قوانین حقوق بشر می گردد 

Friday, October 19, 2012

بازگشت هادی خروس قندی به اصل خویش


خروس قندی

یکی بود یکی نبود یک هادی خروس قندی بود که پیش از انقلاب کلاه قرمزی بود و در روزنامه ها و مجله ها جوک می نوشت  و مزه پرانی می کرد یک روز خوشی زد زیر دلش انقلاب کرد و برای آقا شعر فدایت شوم می نوشت و درباره شاه هجو می گفت تا آب و برق مجانی گیرش بیاد. خروس قندی هر چی تلاش کرد امام را بخندونه نشد که نشد چون امام یک بار بیشتر تو عمرش نخندیده بود و آن وقتی بود که یاسر عرفات به ایران آمد . هادی خروس قندی که نتوانسته بود امام را بخندونه تازه فهمید که به قول خودش اون انقلاب نکرده بلکه انقلاب او را .
خروس قندی از کسوت ملیجکی در آمد و به شیوه ملا نصر الدین مسافرت می کرد تا اینکه خودش را به لندن رساند. در لندن به همت جای گرم و کیف کوک دوباره بساط جوک و شعر راه انداخت اما این بار در جهت پشیمانی و تف کردن هسته انقلاب اسلامی که در گلویش گیر کرده بود .هادی که در لندن روز بروز گنده تر می شد به خرس اندی هم معروف شده بود چون یک کمی شکل اندی خواننده بود و اندازه خرس شده بود . همه فکر کردند خروس قندی حالش خوب خوب شده اما یک روز خروس قندی خاتمی ( یا به قول خودش جنس قاطی دار)  مصرف کرد و دوباره حالش بد شد برگشت به همون کلاه قرمزی پیش از انقلاب و پرت و پلا گفتن و به اصل خودش باز گشت. ما نیز فهمیدیم که از کوزه همان برون تراود که در اوست
هادی  

Thursday, October 18, 2012

میرفطروس گرامی شکستن تابوی عاشورا را به شما شاد باش می گویم




دکتر میرفطروس گرامی جوانی هستم از نسل سوخته، نخستین باری که با اندیشه شما آشنا شدم از کتاب ارزشمندی  به نام اسلام شناسی بود که به قول شادروان رضا فاضلی داستان کم گوی و گزیده گوی چون در است. دومین کتابی که از شما خواندم خلاصه ای از کتاب آسیب شناسی یک شکست درباره محمد مصدق است که فایل پی دی اف آن را در اینترنت یافتم . گویا چند هفته ای است که در فضای مجازی ناجوانمردانه مورد هجوم همه جانبه پیشواییان عاشورای ۲۸ مرداد قرار گرفته اید و شما را با انواع ناسزا ها و تهمت ها هدف قرار داده اند تا یک بار دیگر خاطره ادبیات لومپن حزب توده و شخصی عصبی به نام حسین فاطمی (حضرت عباس عاشورای ۲۸ مرداد) در دهه ۳۰ را برای نسل ما زنده کنند. خلاصه کتاب آسیب شناسی را با دقت خواندم تمام مطالب آن با ذکر آدرس های تاریخی و سند از متینی، حسین مکی و دیگر همراهان محمد مصدق نوشته شده بود و هیچکدام خلاف واقع نبود. پیشواییان بویژه پس از آنکه شما هفته ای نیم ساعت روی خط تلفن آقای میبدی سخن می گویید چه دست و پایی می زنند تا صدای شما را خفه کنند. جالب است که این آقایان و خانم ها خودشان را مدافع آزادی بیان می دانند و مرتب می گویند همه باید حرف بزنند تا مردم باهوش ایران تشخیص دهند چه کسی راست و چه کسی دروغ می گوید، اما این فرمول را تا زمانی قبول دارند که استادی خود خوانده بر روی پرده تلویزیون هفته ای چند بار ظاهر شود و جشن هنر شیراز را در حد قابلمه زدن و کندن کله خروس پایین بیاورد، با نشان دادن عکسی از سردار اسعد بگوید عموم مردم ایران پیش از آمدن رضا شاه سر و قیافه اشان این گونه بوده است و دستاورد های مدنی دوران رضا شاه کبیر را ساخت چند تونل و ساختمان جلوه دهد، یا ناصرالدین شاه را شاهی دموکرات و با حشم و خدم معرفی کند و دستاوردهای بی نظیر بهداشتی دوران پهلوی را با مغلطه کور و کچل ها لجن مال کند، و اندیشمندی فرزانه مانند دکتر شفا را فرومایه و ابوالحسن بنی صدر را بسیار بسیار شریف بنامد . هنگامی که نوبت به حرف زدن بقیه می رسد حتا هفته ای نیم ساعت روی خط تلفن، این عزیزان  با فحاشی خواهان خاموش کردن صدای مخالف می شوند گویا یادشان رفته که مردم خودشان فهم دارند تا سره را از ناسره تشخیص دهند. این عزیزان باید بدانند در صحنه سیاسی ایران امروز خودشان باید کسی باشند، پنهان شدن پشت قاب عکس این و آن و اشک تمساح ریختن برای ۲۸ مرداد و انگ زدن به مبارزان فعال در صحنه، توجیه کننده اشتباهات و خیانت های ادامه دار چند دهه گذشته شان نیست

این جماعت بیچاره که نام ملی بر روی خودشان گذاشته اند در ۵ دهه گذشته تنها چیزی که در کارنامه خود دارند پشتیبانی از یک آخوند ارتجاعی بنام خمینی در سال ۴۲ در مخالفت با حق رای زنان و انقلاب واپسگرای سال ۵۷ و خنجر زدن از پشت به دکتر شاهپور بختیار است. این هایی که از فرط ورشکستگی دست به مصادره امیر کبیر و ستار خان و قائم مقام فراهانی زده اند تا بلکه  با جنازه کشی وجهه ای برای خود کسب کنند و اکنون با واژه های چارواداری مانند: "رذل و پست و شکر خواری و مزدوری" و هر چه لایق خودشان است شما را خطاب قرار می دهند و ماهیت فحاش و غیر دموکراتیک خود را بیش از پیش آشکار می سازند 

 آقای میرفطروس  گرامی به شما شاد باش می گویم، شما آرامش این صد ساله ها را که تمام زندگی شان خاطرات شیرین ۳۰ تیر و عکسی از پیشوا در اتاق خواب است را بر هم زده اید. دست و پا زدن های این جماعت ورشکسته  و شخص پرست برای سرپوش گذاشتن بر روی حقیقت نه تنها اندکی از ارزش کار شما نخواهد کاست بلکه چاپ کتاب شما را از چهارم به دهم خواهد رساند


Wednesday, October 17, 2012

کارتون شیرشاه توهین به نظام جمهوری اسلامی!؟ (Lion King)

کارتون شیرشاه توهین به جمهوری اسلامی 

کفتارهای کارتون شیر شاه توهین به آخوندها 


راستش پیش از اینکه حسن عباسی بگوید کارتون یوگی و دوستان توهین به حضرت نوح است من گمان می کردم که داستان نوح توهین به شعور بشریت است! اما الان فهمیدم که پشت تمام کارتون های خارجی دسیسه ای برای ضربه زدن به دین مبین اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی است. 

کارتون سندباد توهین به حضرت سلیمان...حنا دختری در مزرعه توهین به حضرت سکینه و رقیه...دختری به نام نل توهین به حضرت زینب......پسر شجاع  توهین به امام علی...کارتون شیر شاه (لیون کینگ) توهین به نظام مقدس جمهوری اسلامی و کفتارهای موجود در کارتون توهین به آیت الله ها و مراجع عظام است... هاچ زنبورعسل  توهین به هاچ حبیب عسکر اولادی و بقیه هاچی های زالو صفت بازار...کارتون پت و مت توهین به احمدی نژاد و رحیم مشایی...گوریل انگوری توهین به حسن فیروزآبادی...پدر پینوکیو، پدر ژپتو توهین به حضرت یونس که تو شکم نهنگ بود...خود پینوکیو توهین به حضرت یوسف، گربه نره توهین به حسینعلی منتظری... باربا بابا توهین به سید محمد خاتمی... سگ آقای پتی بل در کارتون مهاجران توهین به بسیجی دهن گشاد...کارتون دهکده حیوانات توهین به فیضیه قم... سریال تلویزیونی آ تقی توهین به غلوم شیره ای ( غلامعلی حداد عادل) هم شیره رهبر ...و درپایان سریال دایی جان ناپلئون توهین به متوهمی به نام حسن عباسی استراتژیست احمق رژیم ضد ایرانی جمهوری اسلامی می باشد
یوگی و دوستان

Friday, October 12, 2012

چاپ تمبر خانواده پادشاهی پهلوی درامارات نشانی از اعتبار و اقتدار ملی ایران

اعتبار و اقتدار ملی این بود نه فشفشه شهاب و بمب گزاری در کشورهای همسایه 
این تمبر به مناسبت جشن های ۲۵۰۰ ساله در الفجیره امارات در سال ۱۹۷۲ چاپ شده است 

Wednesday, October 10, 2012

پیامک محمد رضا شاه به چپول ها و میلی- مذهبی ها


چپول ها  و ملی- مذهبی های عزیز انقلاب شکوهمندتان چگونه پیش می رود ؟  نرخ دلار و طلا  و خانه امروز چند است ؟!  جایگاه بین المللی ایران کجاست ؟ شما چقدر پررو هستید با این گندی که به مملکت زده اید هنوز به گزافه گویی ادامه می دهید دست کم بروید ته صف بایستید . چرا دست از سر این نسل سوخته بر نمی دارید؟  هنوز هم که به من بد می گویید ما که ۳۴ سال است خوب یا بد کاره ای نیستیم آخوند ها را ول کرده اید و مرتب کاه کهنه به باد می دهید.  دیروز در پیشگاه انوشیروان بودیم گله کردم که ایران دارد نابود می شود اما شما هنوز در ۲۸ مرداد گیر کرده اید. انوشیروان گفت: ای بابا اینها هنوز دست از سر من بدلیل قیام مزدک برنداشته اند تو چقدر پر توقع هستی ! آقا این ها کی هستند که هنوز به من و نوه ام خسروپرویز بد و بیراه می گویند ؟ گفتم اینها ملی-مذهبی هستند یعنی در ایران به دنیا آمده اند اما خودشان را برای عرب های حجاز جر می دهند.  محمد مصدق هم اینجاست می گوید: آقا مد شده هر کسی می خواهد به مردم خیانت کند اول چند تا اشک تمساح برای ما می ریزد ، آقا ما هر چه بودیم این قدر از نام و عکس ما برای وطن فروشی استفاده نکنید. در پایان گمان نمی کنم شما چپول ها و ملی-مذهبی ها ذره ای رویتان کم شود و عقده های شما را تنها خاک گور درمان خواهد کرد. 

Monday, October 8, 2012

یوسف پیامبر کیست که بنی صدر گمان کرده به او توهین شده است ؟




کاریکاتور یوسف پیامبر در روزنامه کیهان موجب برآشفتگی برخی از اسلام گرایان مانند ابوالحسن بنی صدر شده است. آقای بنی صدر این کاریکاتور را موهن و توهین به روایات قرآن دانسته است و خواهان برخورد با آن روزنامه شده است . ظاهرا بنی صدر خیلی عصبی شده و یادش رفته اکنون که در قدرت نیست باید تقیه اسلامی کند و خواهان برخورد با این و آن برای یک کارتون نشود! جناب بنی صدر یاد آن روزهای خوش بخیر که رییس شورای انقلاب بودی و می توانستی در سه سوت تمامی دست اندرکاران این روزنامه را به دست خلخالی بدهی و بعد خودت میانجی شوی تا با یک درجه تخفیف چند روز بعد اعدام شوند نه همان روز و از این رهگذر کاغذی برای بیگناهی خودت نیز دست و پا کنی 

ماجرای یوسف پیامبر داستانی در تورات است که خلاصه آن در قرآن بدون در نظر گرفتن حق ناشر اصلی کپی شده است. یوسف یک شخصیت افسانه ای است که هیچ ردپای تاریخی از او وجود ندارد. در کاوشهای باستان شناسی که در مصر انجام شده است تمامی رویداد های زمان باستان و مشخصات درباریان و حتا اندازه قد شاهان و تعداد فرزندان و زمان مرگ انها و نام وزیران وحتا سالهای طغیان رود نیل به دقت ثبت شده است اما حتا یک خط درباره یک برده یهودی که بگونه ای شگفت انگیز صدراعظم مصر شده است و دردوره او هفت سال خشکسالی شده، وجود ندارد. ماجرای یوسف پیامبر چیزی شبیه فیلم هندی هایی است که برای افراد تهیدست امید بخش است و از جهت دور افتادگی یوسف از پدرش و کلک هایی که برادرانش به او زده اند شبیه به کارتون پینوکیو است.  داستان دیگر پیمبران یهودی در تورات و قرآن نیز تمام افسانه است و هیچ سندیت تاریخی ندارد مانند سلیمان پیامبر که با پرندگان گفتگو می کرده یا غول بادها به فرمانش بوده و مورچه ها از عظمت لشکریانش می گریخته اند که بسیار شبیه به کارتون سندباد است .  داستان ابراهیم پیامبر که زن خوشکلی داشته و هر جا می رفته به دروغ او را خواهرخود می خوانده و از ازدواج زنش با حاکم آنجا پول خوبی به جیب می زده است یکی دیگر از این داستان های شگفت انگیز است

نقدی بر انتقاد سطحی بهرام مشیری به مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی با تلویزیون اسراییل




شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با تلویزیون اسراییل ضمن یاد آوری دوستی دیرینه ایران و قوم یهود عنوان کرد که به بجز گزینه جنگ راه دیگر اسراییل کمک به مردم ایران برای تغییر رژیم است . بهرام مشیری در برنامه تلویزیونی خود انتقاد سطحی و عوامانه ای به قضیه داشت که شامل سه بخش است. بخش نخست تحریف سخنان شاهزاده که از دید مشیری التماس کرده و گفته به شخص شاهزاده کمک کنند. بخش دوم یک وجبی خواندن کشور اسراییل ( تحلیل منبری) و بخش سوم توهم زدن از دوران نادر شاه ( تحلیل منقلی).  بدیهی است که هر کسی به این مصاحبه گوش دهد متوجه می شود که منظور شاهزاده از کمک به ایرانیان کمک به جنبش های آزادی خواهی ایرانیان است و نه کمک به شخص خود او و اینکه ما فرزندان کورش یا خشایارشاه یا ایستر باشیم تنها جنبه سمبولیک دارد وگرنه هنگامی که ما می گویم فرزندان کورش هستیم همه می دانیم که منظور فرزندان جسمانی و از پشت مستقیم کورش نیست و تحریف و برداشت سطحی واژه به واژه ای که مشیری از موضوع می کند نادرست است . و اما دست کم گرفتن توان نظامی اسراییل از سوی بهرام مشیری تنها به دلیل متراژ کمتر آن بسیار منبری است و همگان می دانند در جنگهای امروزی برنده جنگی کسی است که نیروی هوایی بهتری داشته باشد که در این زمینه اسراییل بسیار از ایران قوی تر است و اگر خدایی نکرده جنگی درگیرد امریکا نیز بسود اسراییل وارد جنگ خواهد شد و تمام زیر ساختهای اقتصادی ایران از میان خواهد رفت. پس طرف جنگ ما تنها کشور یک وجبی اسراییل نیست  و  توان نظامی ایران تنها در حد پرتاب موشک خواهد بود که هرگز منجر به برنده شدن در جنگ نخواهد شد. در ضمن برای نمونه کشور اسراییل در سال ۶۷ تنها با تدارکات لجستیکی از سوی امریکا بر تمام کشورهای عربی درگیر جنگ که چند صد برابر خاک اسراییل وسعت داشتند پیروز شد. در پایان مشیری با نقل خاطره ای از نادر شاه که یکی از امیران بخارا را به هیچ حساب کرده بود خواست بگوید که باید اینگونه رفتار کرد . بد نیست آقای مشیری بداند که ما در زمان نادر شاه زندگی نمی کنیم و ایران امروز به هیچ وجه توان امپراتوری نادر شاه را ندارد و باد در گلو انداختن و توهم زدن از دوران نادر شاه بدون درک توازن نیروها در جهان امروز یک تحلیل منقلی از قضیه شبیه کسانی است که بدور منقل و وافوری جمع می شوند و هنگامی که توپ شدند یکی خود را رستم یا اسفندیار می بیند و آن دیگری فاتح جهان. حال آقای مشیری می خواهد چه کند؟  اگر جنگی در گرفت لشکر نادر شاه را می فرستد تا اسراییل و متحدان غربی اش همه را تار و مار کنند ؟ شاید بهتر باشد آقای مشیری بجای این گونه تحلیل های منبری- منقلی و مزه پرانی های زیر کرسی کمی منطقی تر به رویدادهای سیاسی جهان بنگرند و به جای جلب توجه فقط کمی به منافع ملی ایرانیان بیاندیشد

Thursday, October 4, 2012

محمد رضا شاه پهلوی آریامهر- کتاب پاسخ به تاریخ




می خواستم مردم ایران خوشبخت ترین مسافران هزاره سوم میلادی باشند اما افسوس که نشد- بر گرفته از کتاب پاسخ به تاریخ، نوشته محمدرضا شاه پهلوی


Monday, October 1, 2012

بحران ارز: جلسه اضطراری هیات دولت در چاه جمکران به ریاست امام زمان (عج




پس از جهش نرخ دلار به ۳۵۰۰ تومان دولت دهم که بوسیله امام زمان (عج ) اداره می شود  در چاه مردانه جمکران به ریاست امام غایب تشکیل جلسه داد. خانم وحیدی دستجردی وزیر بهداشت نیز در چاه زنانه جمکران از راه تلفن همراه با کابینه در ارتباط بود. محمود احمدی نژاد در ابتدای جلسه به احترام امام قائم، هاله نور خود را خاموش کرد. سپس امام زمان به مسوولان نظام دلگرمی داد و فرمود: اصلن نترسید همانگونه که در جنگهای ایران و روس در دوره فتحعلیشاه قاجار به کمکتان آمدیم و بر کفار پیروز شدید این بار نیز شما را تنها نخواهیم گذاشت! در پایان جلسه هیات دولت تصمیم گرفت که برای مقابله با بحران ارز هر صرافی را که دلار به نرخ بیشتر از ۱۲۲۶ تومان بفروشد دستگیر کنند. همچنین از فروش ارز به افراد سود جو مانند دانشجویان خارج از کشور جلوگیری شود. دولت موظف شد که با افزایش ظلم و فساد در جامعه زمینه ظهور حضرت را فراهم کند.  گفتنی است که پس از این جلسه سخنگوی آیت الله سیستانی در عراق مراتب اعتراض خود به دولت ایران را ابراز داشت. آیت الله سیستانی با بیان اینکه امام زمان تنها در چاه  سامرا است، از اینکه چاه امام زمان مانند مک دونالد چند شعبه شده است و از تجارت انحصاری او خارج شده، اظهار تاسف کرد

احمدی نژاد : دلار از صرافی محله ما بخرید! اینجا هنوز ارزان است



آدرس صرافی : جنب همان سبزی فروشی که گوجه ارزان دارد

Thursday, September 27, 2012

دلیل خالی بودن صندلی های سازمان ملل در هنگام سخنرانی احمدی نژاد- طنز



دلیل اصلی خالی بودن صندلی های سازمان ملل در هنگام سخنرانی احمدی نژاد هاله نور اوست که موجب برق زدگی چشم افراد می شود و آنها نیز سالن را ترک می کنند . پژوهش دانشمندان نشان داده هاله نوری که بر روی سر برخی از افراد است موجب بیماری های چشمی و پوستی می شود، به همین دلیل  در طول تاریخ پیروان امامان  شیعه تعداد کمی از کور و کچل های اطراف سامرا و نجف بودند

Wednesday, September 26, 2012

آقای بنی صدر فلان چیز یعنی چه ؟




آقای بنی صدر حکمت یعنی چه ؟ حکمت همان چیزی است  که درهنگام  پخش آن ما در صف توحید ایستاده بودیم ....آقای بنی صدر انقلاب اسلامی یعنی چه ؟ یعنی فاجعه ای که می توان آن را از تهران به پاریس هجرت داد...آقای بنی صدر معصومیت یعنی چه ؟ یعنی این که برای هر فاجعه ای که در آن مسوول بودی یک کاغذ از بیگناهی خودت اسکن کنی و روی سایت خبری ات بگذاری...آقای بنی صدر سایت خبری یعنی چه ؟  سایت خبری جایی است که ما آن را با منبر و دفتر استفتاءات پدر مرحومان آیت الله بنی صدر اشتباه گرفته ایم...آقای بنی صدر لائیسیته یعنی چه ؟ لائیسیته همان تقیه اسلامی در امر حکومت است...آقای بنی صدر این که شما همه چیز می دانی یعنی چه ؟ یعنی اینکه آدم بدون اندیشه می تواند درباره همه چیز حرف بزند 

Monday, September 24, 2012

شباهت به جان هم افتادن کفتاران اسلامی صدر اسلام و جمهوری اسلامی




در صدر اسلام ۲۵ سال پس از اشغال ایران و مصر تازیان علوی و اموی به جان هم افتادند آن هم بر سر پست و مقام و ثروت های فراوان کشورمان . پیش از آن در زمان عمر و عثمان هر دوی آن خانواده برای کشتار و چپاول ایرانیان هم داستان بودند حتا همان هنگام که به جان هم افتاده بودند برای سرکوب ایرانیان همبسته بودند.  نمونه آن شرکت حسن و حسین با پسر عموهای امویشان در جنگ های مازندران و آذربایجان . عون بن علی برادر آنها در جنگ آذربایجان کشته شد و امروز قبر او در آذربایجان  زیارتگاه شده است. مثالی دیگرهنگامی که یعقوب لیث صفاری بر ضد خلیفه  تازی عباسی قیام کرد خوارج که از دست خلیفه به شرق ایران گریخته بودند در برابر یعقوب با خلیفه متحد شدند و به جنگ ایرانیان آمدند، اما یعقوب در نزدیکی کرمان طومارشان را برای همیشه در ایران به هم پیچید 
امروز نیز باند رفسنجانی و خامنه ای باز بر سر ثروت های ما به جان هم افتاده اند اما  بر سر چپاول و سرکوب ما ملت با یکدیگر هیچ مشکلی ندارند . ترورهای رفسنجانی در خارج و داخل کشور ، ۳۳ میلیارد دلار بدهکاری به بانکهای جهانی برای ساختن چند سد نیمه تمام و غیر کارشناسی، سرکوب و خفقان در دوران مالک اشترعلی به شهر ما خوش آمدی، دزدی ها و فساد مالی خانواده اش، بالا رفتن دلار از ۹۰ تومان به ۷۰۰ تومان در دوره ریاست جمهوری اش و تورم سرسام آور که خودش نام آن را رشد اقتصادی گذاشته بود یادمان نرفته است.  یادمان هست که چگونه کج بر روی صندلی می نشست و جلوی دوربین رقص سر و گردن می آمد و به مردم ایران دهان کجی می کرد

بوی جنگ می آید



خبری شخصی از یکی از دوستان که با یک نظامی آمریکایی در منطقه خلیج پارس دوست است : "ارتش امریکا در حال تولید تعداد زیادی بمب های سنگر شکن و ارسال  آن به منطقه است." آقای خامنه ای کشورمان را به سرنوشت عراق دچار نکن . ایران را به عهد پارینه سنگی نبر . به چاپلوسی چند سردار سپاه و چند فشفشه شهاب  دل خوش نباش . قطع خرید نفت از سوی کشورهای اروپایی، تحریم های بیشتر در راه ، بیانیه ائتلاف دو حزب کردی ( شبیه آنچه پیش از جنگ عراق طالبانی و بارزانی انجام دادند)، و خروج مجاهدین از لیست تروریستی ، همه گویای جنگی زود رس است است

Saturday, September 22, 2012

چگونه با اندرزهای استاد بهرام مشیری از قطارهواداران شاهزاده رضا پهلوی پیاده شدم






راستش چند سال برنامه های استاد مشیری را دنبال می کردم و از شاهنامه خوانی و تاریخ طبری خواندنشان لذت می بردم اما هر گاه ایشان از پادشاهان پهلوی و رضا پهلوی انتقاد می کرد دلخور می شدم و گمان می کردم یک جانبه برخورد می کند. هنگامی که ایشان می گفت مدرنیته را ناصر الدین شاه قاجار به ایران آورد نه رضا شاه یا مثلا اینکه پادشاه با حشم و خدم ایران ناصر الدین شاه بود خیلی تعجب می کردم. هنگامی که ایشان می گفت هنرمندان در دوره پهلوی بویژه خوانندگان در تهی دستی زندگی می کردند یا از آسیب هایی که در دوران پهلوی به هنر و ورزش ایران زده شد سخن می گفتند خشمگین می شدم . اما در دوهفته گذشته دو پیشامد دیدگاهم  را کاملا دگرگون کرد. در پیشامد نخست آقای مشیری در یکی از برنامه ها منشور ملی را از آقای بنی صدر خواندند که بسیار زیبا و دل نشین بود. درباره آقای بنی صدر بویژه در سایت خبریشان پژوهیدم و دیدم برای تمام رخدادهای  بدی که در دوره ریاست شورای انقلاب و ریاست جمهوری شان افتاده یک سند یا کاغذ اسکن کرده دارد که بی گناهی کامل ایشان را ثابت می کند. به این نتیجه رسیدم همانگونه که استاد مشیری گفته بود آقای بنی صدر فرد بسیار بسیار شریفی است. گرچه بعدا معلوم شد که آن منشور مال بنی صدر نبوده و ایشان با رعایت تمامی موازین کپی کاری آن را در سایت خود که انقلاب اسلامی نام دارد گذشته بود و آقا جلال ( جلال آل احمد) نیز بدون مطالعه آن را زیراکس کرده، به دست استاد مشیری داده بود، اما فرقی نمی کند جان سخن مهم است که بسیار شیرین بود. پیشامد دوم این بود که یک شورای قلابی به نام شورای ملی منشوری بیرون داد و استاد مشیری با قاطعیتی مثال نزدنی تمام سازمانها و افراد و گروه هایی که آن را امضا کرده بودند اوپزیسیون های قلابی نامید. در این باره نیز پژوهیدم مثلا گروهی به نام کمپین سفارت سبز منشور را امضا کرده بود. اینجانب هر چه به دنبال سفارتخانه آنها گشتم روزبروز ناامید تر شدم زیرا فهمیدم که این افراد در حال حاضر در هیچ سفارتخانه ای کار نمی کنند. هواداران آیت الله بروجردی گروه دیگری بود اما فهمیدم در بروجرد همچین آیت الهی زندگی نمی کند  و کلا گروهی ساختگی است. گروه دیگر حزب پان ایرانیست برون مرزی بود . خب اگر کسی پان ایرانیست هست چرا در برون مرز است؟ درباره دیگر گروه ها و افراد نیز به نتیجه ای مشابه رسیدم.  افراد  بی طرفداری مانند رضا پهلوی و مادرش نیز امضاء کرده بودند. سپس به این نتیجه رسیدم که استاد مشیری حتا آن چیزهای بدور ازاندیشه مانند ادرار کردن رضا پهلوی بر روی سر مشاور کنونی اش در کودکی ، یا حمل هندمندان قاطی آجر به جشن هنر شیراز در دوران شاه را نیز درست می گفته است. بگمانم آن برنامه ای که به تریتا پارسی می گفت خانم تریتا پارسی نیز دسیسه تلویزیون سلطنت طلب و استبدادی پارس بود که بر روی تصویر استاد مشیری صدا گذاری کرده بودند تا وجهه ایشان را خراب کنند. حال می فهمم که هر آنچه پدران و مادرانمان درباره دوران پهلوی گفته بودند اشتباه بوده است. به هر روی همانگونه که استاد بدرستی تشخیص دادند بنی صدر بهترین شانس ما برای رسیدن  به دموکراسی است . آقای بنی صدر  با ۳۰ سال پاسبانی از انقلاب اسلامی در هجرت آن هم در قلب بزرگترین جمهوری لائیک اروپا یعنی فرانسه توانمندی سیاسی خود را به همگان ثابت کرده است و یک اوپوزیسیون واقعی است. ایشان سابقه مبارزه با رژیم پهلوی و آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی، دکتر شاپور بختیار، را در پرونده خود دارد. همچنین در یکی از محله های همدان هواداران بسیار دارد. اینجانب نیز شکل گیری  اتحاد اوپوزیسیونی آقایان مشیری  و بنی صدر را به فال نیک می گیرم و از تشخیص درست و بجای استاد مشیری در وضیعت حساس کشور کمال سپاسگزاری را دارم و  امیدوارم هر چه زود تر به آزادی و دموکراسی برسیم و پیشنهادم به هواداران رضا پهلوی و جمهوری خواهان سکولار و احزاب چپ و دیگر گرایش های سیاسی  این است که به این اوپزیسیون نیرومند و واقعی بپیوندند

Thursday, September 20, 2012

دلایل بی گناهی صد در صد بنی صدر- طنز



ابوالحسن بنی صدر از آغاز انقلاب اسلامی پست های متعددی داشته که مهمترین آن ریاست  شورای انقلاب ، عضو هیات تدوین قانون اساسی و ریاست جمهوری بوده است. در آن دروه اشتباهات و جنایات بیشماری صورت گرفته که ما با پژوهش های فراوان و کارشناسی فهمیدیم بنی صدر در تمام آنها صد درصد بیگناه بوده است: اعدام های فله ای و مصادره اموال مردم بوسیله شورای انقلاب تقصیر آبدارچی شورا بوده نه رییس شورا و پس از آن نیز خمینی و خلخالی گناه کار بوده اند ...نقصهای فراوانی که در قانون اساسی تدوینی وجود داشت تقصیر جوهر خودکار بوده و همچنین چهره نورانی و گول زننده خمینی که موجب فریب بنی صدر شده و گفته بی خیال قانون اساسی خمینی مرد خداست و ظلم نمی کند حالا همین جوری یک چیزی بنویسیم ...حمله به سفارت امریکا و گروگان گیری تقصیر شاه بوده که به مصر رفته بود و همچنین تقصیر دیوار کوتاه سفارت  امریکا بوده است...جنگ ایران و عراق تقصیر دکتر بختیار و تیمسار اویسی بوده که  صدام را مجبور به حمله به ایران کردند و خمینی به عنوان رهبر انقلاب و بنی صدر به عنوان رییس جمهوری هر چه کوشیدند از روش دیپلماتیک قضیه را حل کنند صدام نپذیرفت  چون دکتر بختیار شدیدا صدام را زیر فشار گذاشته بود...اعدام ۱۵۰ نفر از ارتشیان پایگاه شاهرخی تقصیر خودشان بود که می خواستند کودتا کنند و همچنین خودشان را جلو تفنگ انداختند تا تیر به آنها بخورد...بنی صدر در لغو حکم اعدام زندانیان بسیار تلاش می کرد مثلا هنگامی که فهمید خانم فرخ روی پارسا را می خواهند اعدام کنند قاطعانه به قدوسی نوشت  که اعدام در زاد روز فاطمه زهرا  که روز زن است  صورت ندارد و آنها نیز یک روز دیگر او را اعدام کردند 

خدا این مرد شریف را عمر دهاد !  و زندگی اش مانند بقیه ملی-مذهبی ها بالای ۱۰۰ سال باد! چقدر زندگی و معصومیتش شبیه حضرت رضا است فقط در آخرین لحظه که می خواستند با سم شهیدش کنند به روش پیامبر اسلام به پاریس هجرت کرد! حیف که سنش از ۸۰ گذشته و نمی تواند بار دیگر در ایران کاره ای شود  

بنی صدر جنگ ایران و عراق را نیز به گردن دکتر بختیار انداخت




آقای بنی صدر که از آغاز انقلاب اسلامی تا هنگام هجرت پاریسی در پست های گوناگونی از جمله ریاست جمهوری  و عضویت در شورای انقلاب بوده است، برای تمام ندانم کاری ها و جنایاتی که در آنها دخیل بوده یک پاسخ ابتدایی دارد و هر کدام را به گردن کسی انداخته است . ایشان در آستانه سالگرد جنگ ایران و عراق در مصاحبه ای با خودنویس دکتر بختیار و انگلیسی ها را مشوق اصلی حمله صدام به ایران دانسته است . در اینکه اقتصاد انگلستان یک سال پیش از انقلاب بسیار خراب بوده و آنها به دنبال راه انداختن جنگ بوده اند هیچ شکی نیست وبرای همین در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی کوشیدند و جناب بنی صدر شما نیز یکی از کسانی هستید که در این پروژه  شکوهمند شریک هستید 
اما از اینکه ما ملت را ساده لوح گمان می کنید که باید بپذیریم دکتر بختیار به صدام گفت الان وقت حمله به ایران است و صدام هم گفت چشم ! برایتان متاسفم. دلایل حمله صدام به ایران؛ درو کردن افسران ایرانی توسط شورای انقلاب که شما نیز جزو آن بودید و ماجرای گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی و تحریکات خمینی برای انجام یک انقلاب اسلامی در عراق بوده است. آقای دعایی سفیر وقت ایران در عراق شرح کاملی در شورای انقلاب داده که شما نیز در آن شورا حضور داشتید .  حال چه شده که شما ملاقات های شادروان بختیار را با جزییات کامل می دانید اما گزارش سفیر وقت ایران در شورای انقلاب را فراموش کرده اید؟ خلاصه ای از گزارش که در زیر آورده شده نشان می دهد که صدام مایل به جنگ نبوده و حاضر شده شخصا به ایران برود یا هیاتی بلند پایه به ایران بفرستد تا سوء تفاهمات بر طرف شود اما خمینی مرتب به سفیر ایران می گوید محلش نگذارید و صدام نیز از ترس سقوط رژیمش بدلیل دخالت های جمهوری اسلامی به ایران حمله می کند
بنی صدر به عنوان رییس جمهور وقت و عضو اصلی شورای انقلاب در جریان همه این حقایق بوده اما نه تنها اقدامی در جهت پایان یافتن دخالت های رژیم جمهوری اسلامی در عراق نکرده بلکه آنها را پنهان می کند و ناجوانمردانه آن را به گردن دکتر بختیار و دلاوران پایگاه شاهرخی می اندازد . بنی صدر همچنین به عنوان رییس جمهور وقت مسوول اعدام ۱۵۰ نفر از افسران پایگاه شاهرخی است که به جرم کودتای انجام نشده کشته شده اند

  


اعلامیه دکتر بختیار در محکوم کردن حمله عراق به ایران 

جواد خادم، یکی از عوامل اصلی قیام پایگاه شاهرخی (کودتای نوژه ) چندی پیش در گفتگو با خودنویس گفته بود  که آقای بختیار مخالف حمله به ایران بوده است. او در پاسخ به این سوال که  آیا آقای بختیار، حمله به ایران را از سوی عراق محکوم کردند؟ می‌گوید: «بله. بلافاصله، بلافاصله. اعلامیه دادند. این اعلامیه وجود دارد. اگر به آرشیو نهضت مقاومت ملی مراجعه کنید آنرا پیدا می‌کنید. من خوب به خاطر دارم که ایشان اعلامیه مفصلی دادند و محکوم کردند.» 



خاطره  مهدی بازرگان 

روزي در سال 1359 از شوراي انقلاب از من خواستند براي مشورت در مسئله مهمي در جلسه شورا شرکت ‏کنم . وقتي به جلسه رفتم ديدم اقاي دعائي سفير ايران در عراق نيز در جلسه حضور دارد. گفتند اقاي دعايي ‏گزارشي دارند. اقاي دعايي بيان کرد که در ماههاي اخير هر چند وقت يکبار و گاهي گاهي هرهفته مرا به ‏وزارت امور خارجه احضار و با ارائه مدارکي به دخالتها و کوشش ايران براي اخلال و اشفتگي در عراق ‏اعتراض مينمايند و من توضيح ميدهم که اين ها کار دولت ايران نيست و گروههاي خود سرند که دنبال قدرت ‏نمايي هستند و نظاير اين نوع استدلالها براي رفع اعتراض. اما هفته گذشته صدام حسين مرا احضار کرد و پس از ‏بيان اعتراض شديد به دخالتها و اخلالها گفت اين وضع براي من قابل تحمل نيست. شما برويد تهران و به اقاي ‏خميني بگوييد من اولين دولتي بودم که جمهوري اسلامي را به رسميت شناختم و اگر اجازه بدهند من (صدام) ‏خودم شخصا به ايران ميايم تا با مذاکره اختلافاتمان را حل کنيم اگر مايل نيستند با من مذاکره کنند من يک هيئت ‏عاليرتبه به ايران ميفرستم و يا دو لت ايران يک هيئت عالي براي مذاکره به عراق بفرستدتا اختلافات فيما بين حل ‏شود زيرا ادامه اين وضع براي من قابل تحمل نيست و من براي خاتمه دادن به اين وضع به ايران حمله نظامي ‏خواهم کرد. سپس اقاي دعائي تاکيد کرد که اين ادمي است که حمله خواهد کرد.‏

در دیدار با خمینی چه گذشت ؟

  " شورای انقلاب تصمیم میگیرد که اقای دعایی به اتفاق اقای مهندس بازرگان و اقای دکتر بهشتی برای بیان ماجرا ‏و تعین تکلیف به دیدار رهبر انقلاب بروند. در این دیدار ابتدا اقای دعایی شرح کامل ماجرا ونهایتا تهدید صدام را ‏بیان میکند رهبر انقلاب در پاسخ به او میگویند محلش نگذارید. سپس اقای مهندس بازرگان به استدلال میپردازد ‏که باید توجه کرد که امروزه موقعیت ما به علت اعمال تندی که شده ومواضع تندتری که اتخاذ گردیده است در ‏بین ملل جهان چندان مطلوب نیست و اگر گرفتار جنگ شویم کسی از ما حمایت نخواهد کرد بلکه از طرف مقابل ‏ما حمایت خواهند کرد. ازاین گذشته وضعیت ارتش به علت اعدام بسیاری از فرماندهان عالی و درجات پائین تر و ‏اهانت های بسیاری که به ارتش و ارتشیان از افراد وگروههای مختلف شده ومیشود وضع بسیار نامناسبی دارد ‏وبکلی فاقد روحیه لازم است. از این گذشته تسلیحات نظامی ما عمدتا امریکایی است و با مشکلات میان دو کشور ‏دیگر دسترسی به لوازم یدکی مشکل و شاید غیر ممکن باشد. براینها باید اضافه کرد که جهان غرب و حتی کشور ‏های عربی محال است بگذارند ما پیروز شویم. بنا بر این باید از وقوع جنگ جلو گیری کنیم. رهبر انقلاب در ‏پاسخ میگویند گفتم محلش نگذارید. مجددا اقای دکتر بهشتی شروع به استدلال میکند اما ایت الله خمینی تا سخن او ‏پایان گیرد تحمل نمیکنند واز جایشان برمیخیزند و برای بار سوم تکرار میکنند که گفتم محلش نگذارید و بطرف ‏در اندرونی حرکت میکنند . اقای دعایی که بسیار ناراحت شده بود میگوید اقا من به بغداد نخواهم رفت اقای ‏خمینی که نزدیک در اندرونی رسیده بودند پس از تامل کوتا هی رویشان را بطرف دعایی برگردانده ومیگویند ‏وظیفه شرعی ات می باشد که بروی وبدون اینکه منتظر پاسخ شوند به قسمت اندرونی وارد میشوند. به شورای ‏انقلاب برمیگردند و اقای دعایی بسیار ناراحت بوده در حالیکه گریه میکرده است میگوید به خدا قسم او (صدام) ‏حمله خواهد کرد. هیچ کس کاری نمیتواند بکند و مدتی بعد عراق به ایران غافلگیرانه حمله میکند.‏"