Wednesday, May 30, 2012

بهرام مشیری سخنان شاهین نجفی را هم مانند تاریخ معاصر تحریف کرد !

بهرام مشیری در برنامه روزانه خود گفت: درباره شاهین نجفی و نقی شنیده ام این آقا رفته به بی بی سی گفته اشتباه کرده ام ( نمی دانم گفته اشتباه کرده ام یا نه!!). اما گفته من نخواستم توهین کنم ! خوب پدرمن توهین کرده ای حداقل بایست ! از چه می ترسی! یا وارد این میدان نشو یا عقب نشینی نکن! وحشت کرده ای 

آقای بهرام مشیری به قول خودتان پدرجان، نخست اینکه چرا همواره اینکه چیزی را مستقیم ندیده ای و از دهان این و آن شنیده ای برای خودت یک کلاس اجتماعی می دانی ؟! دوم اینکه شما چگونه مساله ای را که در تمام فضای خبری پر شده را ندیده ای اما درباره آن داوری می کنی؟ سوم اینکه شاهین نجفی گفته است ترانه خود را توهین به نقی نمی داند و از خواندن آن هم پشیمان نیست ! کجا ترسیده یا عقب نشینی کرده است ؟ 

بدی برنامه های روزانه مانند برنامه آقای مشیری این است که برنامه ساز متکلم وحده است و چون کسی در برنامه نیست که او را به چالش بکشد، هر چه دلش می خواهد با دلیلهای سطحی می گوید و برنامه پس از مدتی شبیه منبر می شود. این برنامه ها معمولا تعدادی شنونده ثابت هم پیدا می کند که به شنیدن برنامه معتاد می شوند و مانند پا منبری ها هر چه برنامه ساز بگوید  چشم و گوش بسته می پذیرند و روی آن تعصب دارند. برنامه آقای مشیری یکی از همین برنامه هاست که آن قدر به انحراف رفته است که رو به تعریف از ناصر الدین شاه قاجار به عنوان یک پادشاه تحصیل کرده و دموکرات و با حشم و خدم آورده است و هر که به آن گوش کند گمان می کند ایران در زمان ناصر الدین شاه مانند فرانسه بوده و رضا شاه آن را نابود کرده است! از دیگر سخنان شگفت انگیز بهرام مشیری  تجلیل از شخص جنایتکاری مانند معاویه به عنوان فردی محبوب در زمان خود تنها به دلیل بغض ازعلی بن ابی طالب، بد و بیراه گفتن به دانشمندی فرزانه مانند دکتر شجاع الدین شفا که جزو متفکرین سده بیستم شناخته شده و دربرابر تمجید از ماله کشان اسلامی مانند عبدالعلی بازرگان به عنوان افرادی شریف ، تنها به دلیل کینه های شخصی است. گفتنی است  از پیشنهاد های عجیب و غریب آقای مشیری این بود که ایرانیان همه در یک روز باید به پست خانه رفته و تمام قرآن ها را به سفارت عربستان سعودی پست کنند
http://www.youtube.com/watch?v=FdaoYTumfZ8&feature=share

وقتی شیر در بیشه نیست کفتار زوزه می کشد: پاسخی به یوسف عزیزی بنی طرف

دربرنامه روی خط صدای امریکا ٥ خرداد با وجودی که یوسف عزیزی بنی طرف کمترین رای را درلیست پیشنهادی پیج فیس بوکی آورده بود اما به برنامه دعوت شد تا بار دیگر نشان دهنده پروژه های ضد ایرانی صدای امریکا و بی بی سی در راستای ملت سازی های جعلی و اختلاف اندازی بین ایرانیان باشد. آقای بنی طرف که خودش را فعال مدنی معرفی می کند، نامی که چند شاخ شکسته تجزیه طلب زیر پوشش آن خیانت می کنند، مثل همیشه  دم خروس از زیر بغلش بیرون زد و  برای شیخ خزعل ، نوکر استعمار انگلیس که در صدد تجزیه خوزستان بود و تمام عشیره های خوزستان از ستمها و آدم کشی های این شیخ انگلیسی جانشان به لب رسیده بود، حسرت خورد و ایران را کشوری چند ملیتی دانست. ایشان همچنین با رگ گردن گشاد شعارهای تماشاگران فوتبال در اصفهان بر ضد تیم عربستان را توهین به عربهای ایرانی دانست !! آقای بنی طرف توضیح نداد که ربط عربهای ایرانی چه از دیدی نژادی ، چه از دید ملی با عربهای حجاز چیست  و شعار بر ضد تیم عربستانی چه ربطی به هم میهنان عرب ایرانی دارد ؟! برای آگاهی آقای بنی طرف باید گفت درهجوم عربهای حجاز به ایران خالد بن ولید  بیشترین کشتار را از عربهای ایرانی کرده است، عربهای حجاز بی شرمی را تا جایی رساندند که در یک حمله شبانه به یک عروسی در شهر انبار، عروس را که از عربهای ایرانی بود دزدیدند  و با خود بردند ! امیدوارم همین دو مثال تاریخی به اضافه کشتار و تجاوزات صدام به هموطنان عرب ایرانیمان برای جناب بنی طرف کافی باشد تا دیگر رگ گردنشان برای عربهای حجاز ورم نکند

بنی طرف همچنین ارتباط نزدیکی با جبهه خلق عرب اهواز که در زمان جنگ برای صدام جاسوسی می کردند دارد . در زمان کارمندی ایشان و دوستان ضد ایرانی شان دراداره فرهنگ وارشاد اسلامی خوزستان  آسیبهای عمدی زیادی به آثار باستانی شوش خورده است که باید روزی که یک حکومت ملی در ایران به روی کارآید در پیشگاه مردم ایران پاسخگو باشند. بنی طرف باید بداند که مفهوم آزادی و دموکراسی و تلاش در جهت رسیدن به آن با عقده های شخصی و بیمارگونه ایشان و حمایت ایشان از یک شیخ آدم کش و نوکر استعمار به نام شیخ خزعل هیچ همخوانی ندارد 



برای آگاهی : شیخ خزعل با تقویت انگلستان و با استفاده از بی کفایتی شاهان قاجار بر خوزستان مسلط شد تا همان پروژه بحرین را در خوزستان انجام دهد. وی شخصی بی رحم و آدم کش بود. بسیاری از مردم عرب آن سامان را شکنجه می کرد و می کشت . او حتا به برادر خود نیز رحم نکرد و او را کشت . رضا خان سردار سپه به دلیل نبود جاده برای گذر نظامیان ابتدا مدت ٢ سال به خوزستان جاده کشید . در این مدت شیخ خزعل به کمک مدرس و احمد شاه قاجار کوشید او را ترور کند که این ترور ناکام ماند و رضا خان سردار سپه سرانجام به آنجا رفت و شیخ آدم کش به پایش افتاد . عربهای خوزستان نه تنها از او هیچ حمایتی نکردند بلکه از سرنگونی اش بسیار شادمان شدند 






Monday, May 28, 2012

چند حکم شرعی در باب تشبیه فضای اینترنتی به مستراح توسط عبد العلی بازرگان : طنز



از آن جا که آقای عبد العلی بازرگان کامنت گذاری در فضای مجازی را شبیه شعار نویسی درمستراح دانستند بد نیست طبق نظر علمای اعلام و مراجع عظام هنگام استفاده از اینترنت نکات زیر را رعایت کنند تا خللی در احکام دینی ایشان  نباشد :  هنگام ورود به اینترنت آفتابه فراموش نشود...هنگام ورود به هر سایت بسم الله گفته و با پای چپ وارد شوند...گذاشتن کلاه بر سر مکروه می باشد...استفاده از اینترنت در حالت ایستاده مکروه است ...آپ لود کردن در کوچه بن بست مکروه است... پیش از خروج از سایت چند بار سرفه کرده تا اگر نجاستی باقی مانده دفع  شود و سپس طهارت بگیرند...پس از پایان کار کامپیوتررا ریبوت کنند ( کشیدن سیفون)...در هنگام خروج از هر سایت با پای راست خارج شوند ... دفتر استفتاءات اینترنتی ( مستراحی) حضرت آیت الله سید پشم الدین ملی-مذهبی 

Sunday, May 27, 2012

عبد العلی بازرگان کامنت گذاری و نویسندگی در فضای مجازی را شبیه شعار نویسی در توالت دانست

عبد العلی بازرگان در برنامه مذهبی پرتو نور که از تلویزیون سلام پخش می شود درواکنش به آهنگ نقی از شاهین نجفی  و حکم ارتداد  صادر شده ازسوی جمعی از آخوندهای شیعه، واکنش ایرانیان در فضای مجازی در حمایت از شاهین نجفی را به دلیل مشخص نبودن هویت برخی از نویسندگان و کامنت گذاران، آن را شبیه شعار نویسی در توالت بر ضد رهبران سیاسی به دلیل نبود آزادی بیان دانست. ایشان درضمن اینکه کشتن شاهین نجفی به دلیل خواندن این ترانه را نادرست دانست، شروع   به ماله کشی درباره فتوای صافی گلپایگانی کرد و با استناد به جمله دوم فتوا که آخوند صافی گلپایگانی پس از مرتد دانستن گفته بود" الله اعلم " کوشید زشتی آن را کاهش دهد و همچنین صافی گلپایگانی را یک آخوند حکومتی ندانست . عبد العلی بازرگان توضیح نداد که اصولا چرا در یک دین باید چیزی به نام مرتد با مجازات قتل وجود داشته باشد؟  ایشان همچنین مانند همیشه به فرهنگ چند هزار ساله ایران به گونه ای موزیانه حمله کرد و افزود : کسانی هستند که به دین توهین می کنند مدعی هستند که ما فرهنگ چند هزار  ساله داریم، ابر قدرت بودیم  و اعراب آمدند آن را از ما گرفتند و برخوردشان اینقدر ابتدایی است 
 خدا کند روزی امثال عبد العلی بازرگان دست از خود ستیزی و ایران ستیزی بردارند آنگاه روزی است که آخوندها یک روز هم نتوانند در ایران حکومت کنند 

Saturday, May 26, 2012

در جنگ های ایران و روس، برخی ازایرانیان از شکست هم رزمانشان شادی می کردند، حسادت تا کجا؟ لغو دیداررضا پهلوی در آلمان


عباس میرزا
رضا پهلوی 
در جنگهای ایران و روس در زمان قاجار ایرانیان درچند جبهه می جنگیدند هر گاه جبهه ای از ایرانیان شکست می خورد گاهی جبهه کناری شادی می کردند و می خندیدند که خوب کنفت شدند . برخی از درباریان  مفت خور به حسادت عباس میرزا دوست داشتند او شکست بخورد تا از چشم شاه بیافتد ! حسادت را به جایی رسانده بودند که گروهی با ژنرال روسی تماس گرفته بودند تا عباس میرزا را به او تحویل دهند. ژنرال روسی نپذیرفت و استدلالش در نامه ای به امپراتورروسیه این بود که تنها فرد بدرد بخور این جماعت همین عباس میرزا است که می شود درباره آشتی با او مذاکره کرد  

حال داستان امروز ما ، شاهزاده رضا پهلوی برای دیدار با پارلمان آلمان به برلین رفت، قرار بود درباره سرکوب سیستماتیک در ایران ، کشتار، شکنجه ، و زندانیان سیاسی گفتگو کند، و از اروپا بخواهد در مذاکرات هسته ای حقوق بشر را فدای این مذاکرات نکند ، اما دولت آلمان این دیدار را به دلیل گفتگویی که با رژیم  بر سر مسایل اتمی در بغداد داشتند،  لغو کرد و یک بار دیگر نشان دادند که جهان پستی که نام خود را جهان آزاد گذاشته است بر روی خون مردم ایران با این رژیم داد و ستد می کند. آنجا نه پولی گذاشته بودند و نه تاجی که شاهزاده برود آن را بردارد ، تنها حرف دفاع از حقوق بشر ایرانیان بود . شوربختانه بخشی از جناحهای رقیب اوپوزیسیون از این قضیه ابراز شادمانی کردند ، و اصولا توجه نکردند که در کل خبر بدی بود و نشان داد که حقوق بشر برای کشورهای غربی محلی ازاعراب ندارد و در واقع شکستی برای اخلاق در جهان مدعی حقوق بشر بود نه برای رضا پهلوی . آلمان در گذاشته نیز از دادن ویزا به افراد اوپوزیسیون خودداری کرده بود، اما برای کشتن فرخزاد به راحتی به تروریست ها ویزا می داد ، بسیاری از وسائل شکنجه ای که در زندان های رژیم به کار می رود نیز ساخت کشور آلمان است 
ضمن اینکه اوپوزیسیون و مردم ایران نباید روی کشورهای غربی حسابی باز کنند اما باید به فشارها ی خود بر روی این کشورها ادمه داده تا آنها را مجبور به عقب نشینی در برابر افکار بین المللی کنند، همان کاری که اوپزیسیون آفریقای جنوبی انجام دادند 

Sunday, May 20, 2012

نقش هالیوود در راه اندازی نهضتهای رادیکال اسلامی در سالهای پایانی دهه ٧٠ میلادی




اسامه  بن لادن 




(عمرمختار ( آنتونی کویین







خمینی









(حمزه عموی پیامبر اسلام  ( آنتونی کویین

در سالهای پایانی ده ٧٠ میلادی و نخستین ده ٨٠، هالیوود چند فیلم اسلامی بیرون داد که معروف ترین آنها فیلم محمد رسول الله (١٩٧٧) و عمر مختار (١٩٨١) بود . بازیگر اصلی هر دو فیلم آنتونی کویین  هنر پیشه معروف مکزیکی تبار هالیوود بود. در فیلم محمد رسول الله کوشیده شده بود که به اسلام چهره ای مهربان و حامی ستمدیدگان و انقلابی به دور از خشونت و به اشراف مکه و مردم عادی که به اسلام باور نداشتند چهره ای خشن و ستمگر داده شود. نمونه آن نحوه شکنجه دادن سمیه و عمار پسر یاسر بوسیله ارباب بت پرستشان که به دقت صحنه آرایی شده بود، اما در این فیلم هیچ صحنه ای ازسر بریدن ٧٠٠ یهودی و انداختن پیکر های بی جانشان به داخل گودال توسط مسلمانان مهربان نبود! همچنین هیچ صحنه ای از شکنجه دادن افراد توسط  مسلمانان نظیر از میان دو نیم کردن یک پیر زن  با بستن پاهایش به دو شتر و کشیدن او از دو طرف و روشن کردن آتش بر روی سینه افراد برای نشان دادن جای جواهرات و کاروان زنی های آنان نبود. در فیلم عمر مختار نیز آنتونی کویین با چهره ای شبیه خمینی و بن لادن گریم شده بود و مردی مبارز علیه استعمار و هم یک مسلمان باورمند با شخصیت معلم اخلاق بود!


هدف این فیلم ها با این گونه تبلیغات دروغین و نشان دادم تصویری زیبا از اسلام حکومت گر و رهبران مذهبی برای چه بود ؟  برای آماده کردن ذهن مسلمانان و ساختن چهره ای پیامبر گونه از رهبران مذهبی تا بشود خمینی ها و اسامه بن لادن ها  را خیلی آسوده به مردم منطقه قالب کرد و با آن کمربند سبز لجنی به دور هیولای کمونیست شوروی  آن زمان کشید. بدترین قربانیان این مقدس سازی و اسلامیزه کردن منطقه، دو کشور ایران و افغانستان بودند که  سه دهه است قربانی رهبران مذهبی هستند. پس از فروپاشی شوروی  بالاخره چند ترکش این رهبران مذهبی و معلمان اخلاق اسلامی به کشورهای غربی هم رسید که مهم ترین آن زدن برجهای دو قلوی نیویورک در کشور هالیوودی توسط بن لادن و انفجار سفارتخانه های امریکا و متروی لندن بود. ماجرای اتمی  ایران نیز دردسربعدی است  ....هدف این نوشتار انداختن تمام تحولات منطقه به گردن چند فیلم نیست بلکه نشان دهنده استفاده از همه ابزارها و تبلیغات به عنوان اهرم کمکی برای جا انداختن پروژه های از پیش تعیین شده است . 

Tuesday, May 15, 2012

شباهت های مهدی بازرگان با سلمان فارسی



هر دو حکومت موقت داشتند، سلمان فرماندارموقت تیسفون و بازرگان رییس دولت موقت ...هر دو فارسی هم بلد بودند حرف بزنند ...هر دو ملی-مذهبی بودند یعنی در ایران به دنیا آمده بودند اما خودشان را برای عرب ها جر می دادند...هر دو هیچگاه نمازشان قضا نشد...هر دو موجب انتقال قدرت به خلیفه های اسلامی شدند...هر دو هر چه خلفای اسلامی در راه خدا ایرانی کشتند ککشان هم نگزید...هر دو هر جا می رفتند آفتابه اشان را با خودشان می بردند ...هر دو چون خودشان کسی نبودند زیر عبای این و آن بودند، یکی زیر عبای عمر و دیگری زیر عبای خمینی ...هر دو در سن بالای ۹۰ سال جوان مرگ شدند

Monday, May 14, 2012

پیشرفت های بهداشتی و پزشکی در دوران پهلوی


یکی از پیشرفت های زمان پادشاهان پهلوی بویژه پهلوی دوم، پیشرفت های بهداشتی
 و پزشکی در ایران بود . این پیشرفت ها شامل : بورسیه تحصیل در رشته های پزشکی ، ساختن بیمارستان های مدرن، استخدام استادان خارجی  بویژه از کشور امریکا جهت آموزش در مراکز آموزشی، تاسیس مراکز بهداشتی در روستاها و اعزام سپاه بهداشت برای آموزش های بهداشتی و خدمات رایگان شیر خورشید سرخ بود . پیشرفت پزشکی در این دوره به گونه ای بود که دانشگاه های پهلوی شیراز و تهران تبدیل به بهترین مراکز علمی خاورمیانه شدند و از کشورهای همسایه بویژه کشورهای عربی کناره جنوبی خلیج پارس برای درمان بیماری ها بویژه جراحی های بزرگ به ایران می آمدند . هسته های پژوهشی بسیار فعال شدند تا جایی که  یکی از یافته های پزشکی بزرگ آن زمان که شاخص تعیین بیماری قند از روی هموگلوبین بیماران بود در دهه ۷۰ میلادی در دانشگاه تهران کشف شد که هنوز بهترین شاخص تشخیصی است  

مبارزه با بیماری های فراگیر  با موفقیتی چشمگیر همراه بود به عنوان نمونه در سال ۱۳۵۶ بر پایه گزارش سازمان بهداشت جهانی ، ایران تنها کشور خاورمیانه و آسیای میانه بود که بیماری مالاریا با سمپاشی و پی گیری بیماران قدیمی به کل ریشه کن شد. بیماری های دیگر نظیر سالک و سل و جذام کاهش چشمگیری یافت و به کنترل در آمد ( شایان ذکر است که اکنون بیماری مالاریا، سل و سالک  بار دیگر در ایران فراگیر شده است). با وقوع انقلاب اسلامی قراداد های فرهنگی ایران با دانشگاه های امریکا لغو شد و استادان آمریکایی ایران را ترک کردند و به این ترتیب ارتباط فرهنگی دانشکده های پزشکی ایران با جهان قطع شد و بیشتر پزشکان فارغ تحصیل سالهای ۵۷ و پیش از آن ایران را ترک نموده و به کشورهای اروپایی و امریکا مهاجرت کردند و بیشتر فعالیت های پژوهشی متوقف شد

Sunday, May 13, 2012

چرا بیشترین تحریف تاریخی درباره سلسله های پهلوی و ساسانی شده است ؟



  چهره های ساسانی-پهلوی ستیز    




آخوند مرتضی مطهری                                                       عبدالعلی بازرگان

نور الدین کیا نوری توده ای                                                
         
من  فرزند نسل انقلاب هستم . از هنگامی که به مدرسه رفتم همواره یک تضاد
 درفرهنگ و جامعه ایران می دیدم و برایم موجب سردرگمی بود. هنگامی که در کلاس تاریخ پنجم ابتدایی به سلسله ساسانیان رسیدیم وخواندیم که در دوره ساسانی طبقه بندی اجتماعی بوده و قیام مزدک به وسیله انوشیروان سرکوب شد و استدلال می شد که او عادل نبوده است . سپس حمله تازیان مسلمان در زمان یزدگرد سوم با آب و تاب  نوشته شده بود و دلایل پیروزی آنها از قبیل باور به خدا و برادری و همچنین ظلم و فساد پادشاهان ساسانی و افتادن درفش کاویان به دست مسلمانان در جنگ قادسیه،  برایم این پرسش پیش آمد که باید طرفدار ایران باشم یا لشکر خداوند ؟ راستش ته دلم طرفدار کشورم بودم اما احساس گناه بچگانه ای هم داشتم که خدا حتمن میفهمد و ممکن است مرا دوست نداشته باشد. هر چه به کلاس های بالاتررفتم و همچنین کتابهای پراکنده دیگرخواندم  و رادیو تلویزیون گوش کردم ، هر چه شنیدیم ۴۵۰ سال سلسله ساسانی تمام خلاصه شده بود به سرکوب قیام مزدک و کشته شدن خسرو پرویز به دست شیرویه ، نه کسی به ما گفت در آن زمان کشاورزان بیمه خشکسالی داشتند، نه کسی به ما گفت پادشاهان ساسانی سد وقنات و دانشکده می ساختند، نه شنیدیم ایران از نظر معماری و پزشکی پیشرفته بوده ، نه شنیدیم پس از حمله اسکندر در درازای ۱۰۰۰سال چنان از مرزها پاسداری شده بود که پای کسی برای نسل کشی و غارت به ایران باز نشده بود. کسی هم به ما نگفت تازیان مسلمان پدران ما را کشتند و ۳۰۰ هزار کنیزو برده  از ما بردند و در بازارهای مکه و مدینه فروختند، سد ها را خراب  کردند و قنات ها را کور کردند و پول زور به نام جزیه می گرفتند. هیچ گاه نشنیدیم قیام های استخر پارس و ری و آذربایجان و گرگان و خراسان بارها در خون خفه شد . چه کسانی مدام بر روی سرکوب قیام مزدک مانور می دهند ؟ آخوندها ی با عمامه مانند مرتضی مطهری  ، آخوندهای کت و شلواری مانند عبدالعلی بازرگان و برخی از توده ای های بی وطن.


 همین سه گروه هنگامی که به سلسله پهلوی می رسند باز به تحریف تاریخ می پردازند .
از دید این سه گروه ! رضا شاه که اصلان شاه نبوده ، خان بوده ! محمد رضا شاه هم که تنها با ساواک مشغول شکنجه مردم بوده است ! شاهان پهلوی از وقتی آمده اند تنها دزدی کرده اند و آدم کشته اند تا وقتی که رفتند! همواره کوشیده شده ازفرد بی کفایتی مانند احمد شاه قاجار که سالی ۱۵ هزار پوند از دولت انگلستان حقوق می گرفت و بیشتر وقت خود را در اروپا به خوش گذرانی مشغول بود چهره ای دموکرات و مستقل بسازند و در برابر تمام فساد و بی کفایتی شاهان قاجار سکوت پیشه کنند. پیشرف های دوره پهلوی به حساب پیشرفت تکنولوژی در جهان گذاشته می شود و ما نمی دانیم این چه رازی است که ناگهان با آمدن رضا شاه همه چیز کشف شد و به ایران آمد و با رفتن محمد رضا شاه هم جهان دچار پسرفت شد و ایران هم در نتیجه آن افت کرد ! 
رژیم پهلوی تنها رژیم سکولار پس از اسلام در ایران است، شواهد آن آزادی پوشیدن و نوشیدن ، آزادی زنان و رفع تبیض جنسی و مذهبی ، قوانین مدرن دادگستری به جای شرعیات است، اما همواره کوشیده شده است با نشان دادن عکسی از شاه در حج و داستانی از دوران کودکیش او را شخصی خرافه پرست و اسلام پناه که مسوول ۱۴۰۰ سال فقر فرهنگی در ایران است معرفی کنند. جالب است کسانی که او را متهم به این چیزها می کنند خودشان هنوز دخیل به آخوندهای اصلاح طلب بسته اند و گروهی که نام ملی-مذهبی را یدک می کشند خودشان از ماله کشان اسلامی هستند. بعضی از این عزیزان که  ادعای ملی گرایی دارند به ما نگفتند چرا تجزیه طلبان بیشترین ناسزا ها را به رضا شاه می گویند ؟ 
درد مشترک این سه گروه چیست ؟ هر سه گروه  ضد ناسیونالیست ایرانی هستند. آخودند ها نماینده اسلام ارتجاعی و آخوندهای کت و شلواری به عنوان ماله کشان اسلامی هر سه گروه را به هم پیوند می دهد تا با سلسله ساسانی به عنوان آخرین نماد ایران باستان و سلسله پهلوی به عنوان ناسیونالیسم نوین و توسعه گرا به مخالفت برخیزند و تاریخ را تحریف کنند    

پاسخ به آیت الله سیستانی: شما نگران خرافات هستید یا رقابت چاه جمکران با سرداب سامرا ؟


وقتی تیتر های خبری از آیت الله سیستانی را دیدم نخست گمان کردم بالاخره آیت الله سیستانی زبان گشود و به دزدی ها و دروغ گویی ها و تجاوزات هم قطاران دستار بندش در ایران اعتراض کرد . اما وقتی نوشتار را خواندم لب کلام این بود که این حضرت آیت الله از گسترش چاه جمکران نگران شده و در واقع آن را رقیبی خطرناک برای دکان سرداب سامرا می بیند . البته این تاکتیک ملایان ایران زیاد هم بد نیست زیرا برخی از کسانی که قرار بود ارز کشور را خارج کنند و در سرداب سامرا با امام غایب راز و نیاز کنند و مبلغی هم تقدیم آیت الله سیستانی کنند،  در همین ایران خودمان در شعبه جمکران با آن حضرت راز و نیاز می کنند. کاش آخوندهای عزیز یک خانه کعبه در دشت کویر یا کویر لوت هم می زدند تا حجاج مجبور نشوند هر سال به عربستان سعودی رفته و پولهایمان را به شکم آنان بریزند! از اصل قضیه پرت نشویم؛  آیت الله سیستانی یک آخوند ایرانی است که در عراق زندگی می کند و با وجود اینکه زبان عربی را به درستی نمی توان حرف بزند اما سلطان جنوب عراق است . از کارهای مهم سیاسی او فتوا برای شرکت شیعیان در انتخابات پس از سقوط صدام حسین بود! امریکا و انگلیس با تکیه به اصل " کد خدای ده را ببین و ده را بچاپ " تا به حال استفاده بهینه ای از ایشان کرده اند .  آیت الله سیستانی در جریانات پس از خرداد ۸۸ و جنبش سبز در ایران که از او خواسته شد علیه کشتارو تجاوز و  شکنجه ها اعتراض کند ، فرمود : "من در سیاست دخالت نمی کنم
ایشان چند سال پیش برای معالجه چشمانش به جای دخیل بستن به حرم امامان شیعه به سرزمین موعود " انگلستان " تشریف بردند
از دوستان عراقی شنیدم که در هنگام انتخابات شب نامه هایی از زبان آیت الله سیستانی به خانه عراقی ها انداخته می شود که هر کس به نوری المالکی و باندش رای ندهد ، زنش بر او حرام است . به هر روی در ایران ما دیگر کسی برای فتوا تره هم خورد نمی کند و ملایان ایران بهتر است روابط خود را با ملایان عراق حفظ کنند زیرا پس از پایان جمهوری اسلامی برای بار چندم مانند دوره نادر شاه و رضا شاه باید به عتبات بگریزند و با آیت لله سیستانی بر سر یک سفره دست رنج  مریدان نادان را تقسیم کنند

Saturday, May 12, 2012

زاد روز ۲۹ سالگی جانباخته راه آزادی مصطفی کریم بیگی همراه با مادران دیگر جانباختگان


این مراسم با حضور جمعی از خانواده های جان بختگان و زندانیان سیاسی از جمله
 مادر سعید زینالی ، مادر و همسر و پسران جانباخته علی حسن پور، مادر سهراب اعرابی ، پدر و خواهر جانباخته  محمد کامرانی ، منصوره بهکیش و جمعی از بازداشت شدگان بازداشتگاه کهریزک و دیگر یاران برگزار شد

Friday, May 11, 2012

واکنش محمد مصدق به آهنگ شاهین نجفی درباره آهنگ نقی

همانا آن " سید نورانی " که ما در خواب دیدیم و به ما گفت برو و صنعت نفت را ملی کن کسی نبود به جز  امام نقی (ع) . ما و جبهه ملی این حرکت ضد ملی شاهین نجفی حقوق بگیر شاهان پهلوی را محکوم می کنیم . همچنین حزب توده که همواره با الهام گیری از آزادی خواهان بزرگی مانند استالین پشتیبان ما بوده در یک چرخش ملی گرایانه آن را محکوم کرده و این حرکت را مخالف مرامنامه کمونیستی دانسته است. اینجانب بر آنم تا با یک رفراندوم ۳ ساعته دیگر تنها در شهر تهران( زیرا بقیه مملکت شعور رای دادن ندارند)،  موسیقی رپ را مانند مجلس شورای ملی در مملکت ایران تعطیل کنم. در ضمن قاتل تیمسار رزم آرا را که خودمان بخشیدیم مامور نمودیم  تا در یک حرکت ملی دیگر شاهین نجفی را ترورکند. همانگونه که در نطق پیش از دستور مجلس شورای ملی منحله گفتیم : اصل بر اسلامیت قواست!

محمد مصدق دوست دار پادشاه جوان بخت ایران، احمد شاه قاجار 

Wednesday, May 9, 2012

حکم ارتداد عباس میرزای ولیعهد به جرم پوشیدن چکمه کفار یک بار دیگر صادر شد!



 عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه قاجار برای مقابله با نیروهای مهاجم روسی کوشید ارتش ایران را مدرن و متحد الشکل کند . بیچاره در جلو با روسها می جنگید و در پشت سر دایناسورهای عمامه دار قم و اصفهان و تبریز به خاطر پوتین نظامیش به جرم پوشیدن چکمه کفار حکم ارتدادش را می دادند . این در حالی بود که این علمای دروغین حتی یک اعتراض به زنبارگی ها و آدم کشی ها و فساد دربار فتحعلیشاه نکردند. حال حکایت آیت الله چلوصافی گلپایگانی و دیگر لاستیک به سرهای قم ! شما از یک ترانه شاهین نجفی این چنین بر آشفته اید و فتوا صادر می کنید  اما از تجاوز به پسران و دختران ایرانی ککتان هم نگزید . شما که از فروش دختران ایرانی در دوبی خم به ابرو نمی آوردید اما برای تصویب اجازه بورس تحصیلی دختران مجرد خودتان را جر دادید و آن را از مصادیق گسترش فحشا دانستید و از دستور کار مجلس خارج کردید. شرم بر شما دین فروشان مردم فریب 

پاسخ به اصلاح طلبان حکومتی : جنبش سبز تکثرگرا است، شاهین نجفی و امام نقی هم جزو جنبش سبز هستند

 اصلاح طلبان حکومتی! شمایی که گمان می کنید شاهین نجفی چون در روزهای اوج جنبش ترانه خوانده است با خواندن ترانه" نقی" به جنبش آسیب زده است،  شاهین نجفی آن روزها در حمایت از جنبش سبزی خواند که مردم شعار می دادند "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" ،" استقلال آزادی جمهوری ایرانی"، "مرگ بر اصل ولایت فقیه" . او برای شما نمی خواند به خودتان نگیرید. شاهین برای مردمی خواند که ترسی ندارند رژیم چه انگی به آنها بزند ، آن مردم دنبال مشروعیت مذهبی نیستند که آهنگ شاهین نجفی برایشان هزینه داشته باشد. شاهین نجفی در یک آهنگ طنز آمیز درد اجتماع را گفته است . هتاک شما هستید که خون ندا و سهراب و کیانوش و ترانه و دیگر جانباختگان راه آزادی را هتک کردید و رای در صندوق مذلت انداختید 

Tuesday, May 8, 2012

مهم ترین اقدام رضا شاه چه بود ؟

مهمترین اقدام رضا شاه چه بود ؟ ساختن راه آهن ؟ آموزش و پرورش مدرن و رایگان ؟ دانشگاه ؟ بانک ملی ؟ دادگستری ؟ کشف حجاب ؟ شناسنامه ؟ شهرسازی ؟... پاسخ این است که هیچکدام. مهمترین اقدام رضا شاه بر اندازی سلسله قاجار بود. در واقع رضا شاه فساد را از ریشه زد! پیش از رضا شاه کسان دیگری به این فکر افتاده بودند مثلا هنگامی که از میرزا رضای کرمانی پرسیدند چرا ناصر الدین شاه را کشتی پاسخ داد : می خواستم فساد را از ریشه بزنم . میرزا رضای کرمانی امکاناتی نداشت تا سلسله قاجار را بر اندازد پس تنها کاری که می توانست بکند این بود که با یک کلت شاه را بکشد . اما رضا خان سردار سپه یا رییس الوزرا این امکانات در دستش بود نخست با طرح جمهوری که با مخالفت روحانیون و جامعه سنتی مواجه شد و سپس با تغییر سلسله پادشاهی این کار را عملی کرد . گروهی ایراد می گیرند که چرا رضا شاه نخست وزیر نماند تا اصلاحات کند . بررسی تاریخچه شاهان قاجار نشان می دهد که ید طولایی در صدراعظم کشی داشتند . البته در آن زمان احمد شاه آنقدر قدرت نداشت تا به روش اجدادش با یک دست خط همایونی مانند قائم مقام فراهانی و امیر کبیر ، رضا خان رییس الوزرا را سر به نیست کند . اما دسیسه چینی او در ترور نافرجام رضا خان با همکاری مدرس و شیخ خزعل نشان داد که او هم به روش اجداد  صدراعظم کشش پای بند است و شاید آن را در زمان دیگر عملی می کرد و امروز ما حسرت  صدراعظم ناکام دیگری را می خوردیم . با سقوط سلسله قاجار بساط تمام شاهزاده ها و سیستم فاسد قاجاری که هر کدام وابسته به یکی از سفارت های انگلیس یا روسیه بودند و به آن افتخار می کردند کلا برچیده شد، جامعه ایران نفسی تازه کشید و پیشرفت ها آغاز شد. دفاع معدودی از نمایندگان مجلس شورای ملی آن زمان از جمله مصدق و مدرس از سلسله قاجار با اعتراف به این که قاجارها بی لیاقت هستند اما رضا خان می تواند در پست نخست وزیری خدمات بیشتری کند ، شبیه دفاع یک وکیل از موکل قاتلش بود که می خواهد او را با استدلالات حقوقی از چوبه دار برهاند، و با واقعیت های و نیازهای جامعه آن روز ایران همخوانی نداشت. نیاز به تغییر بود. نیاز بود که فساد از ریشه زده شود . نیازی که امروزیک بار دیگر در جامعه ایران دیده می شود

Sunday, May 6, 2012

احمد علاف در تاریخ لقب کیست ؟


فردی که به لقب "علاف " در تاریخ معروف است کسی نیست جز شخص شخیص احمد شاه قاجار . دلیل این لقب آن بود که او در سالهای خشکسالی گندم و جو و دیگر غلات را احتکار می کرد تا گران تر به مردم ایران بفروشد و مردم هم این نام را بر او گذاشتند . احمد شاه در ۱۲ سالگی به پادشاهی رسید و تا ۱۸ سالگی رییس ایل قاجار نایب السلطنه او بود . احمد شاه آدم بی عرضه و کم زوری بود بنابرین گروهی کوشیده اند او را به عنوان یک شاه دموکرات به مردم قالب کنند . از اقدامات او بستن مجلس شورای ملی و انتخاب لقب "دیکتاتور" برای خودش بود . احمد شاه بیشتر مشغول خوشگذارنی در کشورهای اورپایی بود و می گفت حاضر است در سوییس کلم فروش باشد اما پادشاه ایران نباشد . این شاه نابغه یادش رفته بود که اجدادش وقتی ایران را تحویل گرفتند جزو انگشت شمار کشورهای نیرومند جهان بود . احمد شاه زاده ۱۲۷۵ در تبریز در سال ۱۳۰۸ در پاریس به علت بیماری کلیوی درگذشت 

Wednesday, May 2, 2012

هشداری به اصلاح طلبان و خانم عبادی درباره همکاری با افرادی که زیر پوشش" فعال مدنی" پنهان شده اند


 این نوشتار هشداری است به سیاستی که اصلاح طلبان وافراد وابسته به آنها درخارج از کشور، بویژه آنان که دستی در رادیو تلوزیونهای وابسته به کشورهای غربی مانند بی بی سی و صدای آمریکا دارند  و گردانندگان سایتهایی همچون جرس و خانم شیرین عبادی در رابطه با رویکردشان نسبت به افراد معلوم الحالی که زیر پوشش فعال مدنی به دنبال ملت سازی جعلی و زدن  تیشه به ریشه ایران هستند. 

در خرداد ماه گذشته مقاله ای در سایت جرس به چاپ رسید با نام " اعلام موجودیت و منشور کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران" گفتنی است هیات موسس این کانون چند نفر از جمله یوسف عزیزی بنی طرف هستند و در این بیانه که لینک آن در پایان همین نوشتار آورده شده است، از خوزستان با نام جعلی یاد شده است و همچنین آمده است که " ما نمی توانیم نام های اصیل و دلخواه عربی را برای نامگذاری کودکانمان انتخاب کنیم و نمی توانیم به زبان مادری خود در دوران ابتدایی درس بخوانیم وحق نداریم کتاب، مجله و روزنامه به زبان عربی در منطقه خود منتشر کنیم. نژادپرستان، طی هشت دهه گذشته نام های تاریخی عربی اهوازی استان، شهرها، محله ها، خیابان ها، باتلاق ها، رودخانه ها و دیگر نام های جغرافیایی را تغییر داده و حتی گاهی نام های چهره های ضدعرب را جایگزین آنها کرده اند و ...." . گفتنی است که این حرف ها را آقای بنی طرف در دیدار اخیر خود با احمد شهید نیز مطرح کرده است، با وجودی که ما می دانیم رژیم جمهوری اسلامی بویژه در دهه اول خود اجازه نام های اصیل فارسی را نمی داد و زبان عربی در مدرس ایران به عنوان زبان دوم تدریس می شود . این شخص که از خانواده شیخ خزعل و نزدیک به گروه خلق عرب (گروهی که علنا با صدام در زمان جنگ همکاری داشتند برای جدایی خوزستان از ایران) حتی از نام خلیج فارس به هیچ عنوان استفاده نمی کند و علنا از تجزیه خوزستان صحبت کرده و آن را با نام جعلی خود خوانده صدا می زند. این شخص در زمان خاتمی کارمند رسمی وزارت ارشاد شد و بسیار به اصلاح طلبان نزدیک است. یوسف بنی طرف که کارمند رسمی وزارت ارشاد بود در ترکمن صحرا برعلیه ایران و امنیت ملی ایران سخنرانی می کرد و آزادانه اخبار فعالیتهای خود را منتشر می نمود .در مدت ریاست جمهوری خاتمی که دست پان عربها در خوزستان باز گذاشته شده بود بدترین تخریبها بر علیه آثار باستانی این استان و بخصوص آثار باستانی شوش به عمد توسط پان عربهایی که در پستهای بالا بودند صورت گرفت. اخیرا نیز جنبش ندای سبز آزادی بیانیه ای را از این شخص منتشر کرده، که لینک آن در پایان آورده شده است. بنی طرف اکنون نیز به لطف اصلاح طلبان بی بی سی پایش در آنجا باز شده وآزادانه در بی بی سی فارسی بر ضد منافع ملی ایران سخن پراکنی می کند. ایشان که خانم عبادی را از زمان عضویت در کانون نویسندگان ایران می شناسد به مدد همین دوستی قدیمی و البته ناآگاهی و نابخردی خانم عبادی از ایشان برای تبلیغات و مظلوم نمایی و انتشار اخبارجعلی و دروغ در جهت مقاصد شومش برعلیه ایران استفاده می کند و افسوس که خانم عبادی و بسیاری دیگر ناآگاهانه به دام این افراد افتاده و بازیچه مقاصد شوم اینها بدون درک از شرایط حساس کشورمان شده اند. درست همانطور که در سال ۵۷  به اصطلاح روشنفکران ایران بازیچه خمینی و نیروهای مذهبی و اسلامی شدند و کردند آنچه را که نباید بود به کشورمان. 

پرسش اینجاست که چرا خانم عبادی و سایت های اصلاح طلبی تبدیل به بلندگوی  یوسف بنی طرف در پخش دروغها و ادعاهای جعلی ایشان بدون تفکر به عواقب این سیاست ضد ایرانی و ضد میهنی شده اند ؟ این رویکرد  یاد آور همان سیاست مخرب و نادرست و ساده لوحانه ای هست که در طی ۵۰ سال اخیر از به اصطلاح نخبگان و روشنفکران ایرانی شاهد بوده ایم.


آقای محسن سازگارا نیز به مناسبت پنجمین سال یک کاریکاتور که همیهنان آذربایجانی را آزرده کرد بود هم گام با تلویزیون های پان ترکی برای بیرون آمدن مردم تبریز تبلیغات گسترده می کرد!  آقای سازگارا آیا  مردم تبریز به تنهایی به خیابان بریزند، ایران آزاد می شود ؟ آیا مردم تبریز باید برای آزادی و دمکراسی در یک حرکت یک پارچه میهنی راهپیمایی کنند یا اینکه به صورت انفرادی و برای یک کاریکاتورو رژیم خونخوار عده ای از آنان را  به خاک و خون بکشد و خوراک تبلیغاتی برای پان ترک ها درست شود ؟ آیا شما عواقب پیشبینی نشده سخنان خود را به عهده می گیرید ؟

نیروهای وابسته به اصلاح طلبان باید بدانند که نفرت تجزیه طلب ها از پادشاهان پهلوی نه بخاطردموکراسی، بلکه به دلیل از میان بردن ملوک الطوایفی و ایجاد حکومت مرکزی نیرومند و بنیان زیر ساخت های مدنی-اجتماعی در این دوره است که امکان سوء استفاده آنها را به کمترین میزان ممکن رساند. همچنان که کعبه آمال پان ترک ها ، رژیم علی اف است که یک دیکتاتوری موروثی با بیشترین فساد مالی و تورم بالا بنا به گزارش سازمانهای بین المللی است .این که تعدادی ازاصلاح طلبان به دلیل نفرت تجزیه طلبها از رژیم پهلوی  احساس نزدیکی به آنها می کنند و حاضرند با آنها نشسته و تریبونشان را در اختیار آنان می گذارند تاسف بار بوده و بیانگر عمق نادانی و همچنین نداشتن عرق ملی این افراد هست. امیدواریم تمام احزاب و گروهای سیاسی پیش از اینکه به منافع گروهی خود بیاندیشند ، منافع ملی ایران را در نظر داشته باشند و تیشه به ریشه این مرز و بوم نزنند.


:لینکهای جرس و ندای سبز آزادی در حمایت از افراد و بیانیه های ضد ایرانی