Thursday, September 20, 2012

بنی صدر جنگ ایران و عراق را نیز به گردن دکتر بختیار انداخت




آقای بنی صدر که از آغاز انقلاب اسلامی تا هنگام هجرت پاریسی در پست های گوناگونی از جمله ریاست جمهوری  و عضویت در شورای انقلاب بوده است، برای تمام ندانم کاری ها و جنایاتی که در آنها دخیل بوده یک پاسخ ابتدایی دارد و هر کدام را به گردن کسی انداخته است . ایشان در آستانه سالگرد جنگ ایران و عراق در مصاحبه ای با خودنویس دکتر بختیار و انگلیسی ها را مشوق اصلی حمله صدام به ایران دانسته است . در اینکه اقتصاد انگلستان یک سال پیش از انقلاب بسیار خراب بوده و آنها به دنبال راه انداختن جنگ بوده اند هیچ شکی نیست وبرای همین در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی کوشیدند و جناب بنی صدر شما نیز یکی از کسانی هستید که در این پروژه  شکوهمند شریک هستید 
اما از اینکه ما ملت را ساده لوح گمان می کنید که باید بپذیریم دکتر بختیار به صدام گفت الان وقت حمله به ایران است و صدام هم گفت چشم ! برایتان متاسفم. دلایل حمله صدام به ایران؛ درو کردن افسران ایرانی توسط شورای انقلاب که شما نیز جزو آن بودید و ماجرای گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی و تحریکات خمینی برای انجام یک انقلاب اسلامی در عراق بوده است. آقای دعایی سفیر وقت ایران در عراق شرح کاملی در شورای انقلاب داده که شما نیز در آن شورا حضور داشتید .  حال چه شده که شما ملاقات های شادروان بختیار را با جزییات کامل می دانید اما گزارش سفیر وقت ایران در شورای انقلاب را فراموش کرده اید؟ خلاصه ای از گزارش که در زیر آورده شده نشان می دهد که صدام مایل به جنگ نبوده و حاضر شده شخصا به ایران برود یا هیاتی بلند پایه به ایران بفرستد تا سوء تفاهمات بر طرف شود اما خمینی مرتب به سفیر ایران می گوید محلش نگذارید و صدام نیز از ترس سقوط رژیمش بدلیل دخالت های جمهوری اسلامی به ایران حمله می کند
بنی صدر به عنوان رییس جمهور وقت و عضو اصلی شورای انقلاب در جریان همه این حقایق بوده اما نه تنها اقدامی در جهت پایان یافتن دخالت های رژیم جمهوری اسلامی در عراق نکرده بلکه آنها را پنهان می کند و ناجوانمردانه آن را به گردن دکتر بختیار و دلاوران پایگاه شاهرخی می اندازد . بنی صدر همچنین به عنوان رییس جمهور وقت مسوول اعدام ۱۵۰ نفر از افسران پایگاه شاهرخی است که به جرم کودتای انجام نشده کشته شده اند

  


اعلامیه دکتر بختیار در محکوم کردن حمله عراق به ایران 

جواد خادم، یکی از عوامل اصلی قیام پایگاه شاهرخی (کودتای نوژه ) چندی پیش در گفتگو با خودنویس گفته بود  که آقای بختیار مخالف حمله به ایران بوده است. او در پاسخ به این سوال که  آیا آقای بختیار، حمله به ایران را از سوی عراق محکوم کردند؟ می‌گوید: «بله. بلافاصله، بلافاصله. اعلامیه دادند. این اعلامیه وجود دارد. اگر به آرشیو نهضت مقاومت ملی مراجعه کنید آنرا پیدا می‌کنید. من خوب به خاطر دارم که ایشان اعلامیه مفصلی دادند و محکوم کردند.» 



خاطره  مهدی بازرگان 

روزي در سال 1359 از شوراي انقلاب از من خواستند براي مشورت در مسئله مهمي در جلسه شورا شرکت ‏کنم . وقتي به جلسه رفتم ديدم اقاي دعائي سفير ايران در عراق نيز در جلسه حضور دارد. گفتند اقاي دعايي ‏گزارشي دارند. اقاي دعايي بيان کرد که در ماههاي اخير هر چند وقت يکبار و گاهي گاهي هرهفته مرا به ‏وزارت امور خارجه احضار و با ارائه مدارکي به دخالتها و کوشش ايران براي اخلال و اشفتگي در عراق ‏اعتراض مينمايند و من توضيح ميدهم که اين ها کار دولت ايران نيست و گروههاي خود سرند که دنبال قدرت ‏نمايي هستند و نظاير اين نوع استدلالها براي رفع اعتراض. اما هفته گذشته صدام حسين مرا احضار کرد و پس از ‏بيان اعتراض شديد به دخالتها و اخلالها گفت اين وضع براي من قابل تحمل نيست. شما برويد تهران و به اقاي ‏خميني بگوييد من اولين دولتي بودم که جمهوري اسلامي را به رسميت شناختم و اگر اجازه بدهند من (صدام) ‏خودم شخصا به ايران ميايم تا با مذاکره اختلافاتمان را حل کنيم اگر مايل نيستند با من مذاکره کنند من يک هيئت ‏عاليرتبه به ايران ميفرستم و يا دو لت ايران يک هيئت عالي براي مذاکره به عراق بفرستدتا اختلافات فيما بين حل ‏شود زيرا ادامه اين وضع براي من قابل تحمل نيست و من براي خاتمه دادن به اين وضع به ايران حمله نظامي ‏خواهم کرد. سپس اقاي دعائي تاکيد کرد که اين ادمي است که حمله خواهد کرد.‏

در دیدار با خمینی چه گذشت ؟

  " شورای انقلاب تصمیم میگیرد که اقای دعایی به اتفاق اقای مهندس بازرگان و اقای دکتر بهشتی برای بیان ماجرا ‏و تعین تکلیف به دیدار رهبر انقلاب بروند. در این دیدار ابتدا اقای دعایی شرح کامل ماجرا ونهایتا تهدید صدام را ‏بیان میکند رهبر انقلاب در پاسخ به او میگویند محلش نگذارید. سپس اقای مهندس بازرگان به استدلال میپردازد ‏که باید توجه کرد که امروزه موقعیت ما به علت اعمال تندی که شده ومواضع تندتری که اتخاذ گردیده است در ‏بین ملل جهان چندان مطلوب نیست و اگر گرفتار جنگ شویم کسی از ما حمایت نخواهد کرد بلکه از طرف مقابل ‏ما حمایت خواهند کرد. ازاین گذشته وضعیت ارتش به علت اعدام بسیاری از فرماندهان عالی و درجات پائین تر و ‏اهانت های بسیاری که به ارتش و ارتشیان از افراد وگروههای مختلف شده ومیشود وضع بسیار نامناسبی دارد ‏وبکلی فاقد روحیه لازم است. از این گذشته تسلیحات نظامی ما عمدتا امریکایی است و با مشکلات میان دو کشور ‏دیگر دسترسی به لوازم یدکی مشکل و شاید غیر ممکن باشد. براینها باید اضافه کرد که جهان غرب و حتی کشور ‏های عربی محال است بگذارند ما پیروز شویم. بنا بر این باید از وقوع جنگ جلو گیری کنیم. رهبر انقلاب در ‏پاسخ میگویند گفتم محلش نگذارید. مجددا اقای دکتر بهشتی شروع به استدلال میکند اما ایت الله خمینی تا سخن او ‏پایان گیرد تحمل نمیکنند واز جایشان برمیخیزند و برای بار سوم تکرار میکنند که گفتم محلش نگذارید و بطرف ‏در اندرونی حرکت میکنند . اقای دعایی که بسیار ناراحت شده بود میگوید اقا من به بغداد نخواهم رفت اقای ‏خمینی که نزدیک در اندرونی رسیده بودند پس از تامل کوتا هی رویشان را بطرف دعایی برگردانده ومیگویند ‏وظیفه شرعی ات می باشد که بروی وبدون اینکه منتظر پاسخ شوند به قسمت اندرونی وارد میشوند. به شورای ‏انقلاب برمیگردند و اقای دعایی بسیار ناراحت بوده در حالیکه گریه میکرده است میگوید به خدا قسم او (صدام) ‏حمله خواهد کرد. هیچ کس کاری نمیتواند بکند و مدتی بعد عراق به ایران غافلگیرانه حمله میکند.‏"


No comments:

Post a Comment