Friday, October 19, 2012

بازگشت هادی خروس قندی به اصل خویش


خروس قندی

یکی بود یکی نبود یک هادی خروس قندی بود که پیش از انقلاب کلاه قرمزی بود و در روزنامه ها و مجله ها جوک می نوشت  و مزه پرانی می کرد یک روز خوشی زد زیر دلش انقلاب کرد و برای آقا شعر فدایت شوم می نوشت و درباره شاه هجو می گفت تا آب و برق مجانی گیرش بیاد. خروس قندی هر چی تلاش کرد امام را بخندونه نشد که نشد چون امام یک بار بیشتر تو عمرش نخندیده بود و آن وقتی بود که یاسر عرفات به ایران آمد . هادی خروس قندی که نتوانسته بود امام را بخندونه تازه فهمید که به قول خودش اون انقلاب نکرده بلکه انقلاب او را .
خروس قندی از کسوت ملیجکی در آمد و به شیوه ملا نصر الدین مسافرت می کرد تا اینکه خودش را به لندن رساند. در لندن به همت جای گرم و کیف کوک دوباره بساط جوک و شعر راه انداخت اما این بار در جهت پشیمانی و تف کردن هسته انقلاب اسلامی که در گلویش گیر کرده بود .هادی که در لندن روز بروز گنده تر می شد به خرس اندی هم معروف شده بود چون یک کمی شکل اندی خواننده بود و اندازه خرس شده بود . همه فکر کردند خروس قندی حالش خوب خوب شده اما یک روز خروس قندی خاتمی ( یا به قول خودش جنس قاطی دار)  مصرف کرد و دوباره حالش بد شد برگشت به همون کلاه قرمزی پیش از انقلاب و پرت و پلا گفتن و به اصل خودش باز گشت. ما نیز فهمیدیم که از کوزه همان برون تراود که در اوست
هادی  

No comments:

Post a Comment