Thursday, October 31, 2013

خبر غیر رسمی مرگ خامنه ای




منابع غیر رسمی خبر می دهند که خامنه ای روز گذشته مرده است. ظاهرن دلیل مرگ خامنه ای آلوده شدن به ویروس «استاکس نت» بوده که بوسیله جاسوسان اسراییل و امریکا به آن مبتلا شده است. همچنین گفته می شود که تلاش پزشکان بی نتیجه بوده و حال آقا در ساعت های پایانی بسیار بد بوده بگونه ای که مرتب ری استارت می شده و روی کلمه دددددددشمن گیر کرده بوده است. در پایان هارد ایشان که ساخت فلسطین بوده سوخته و ریق رحمت را سر کشیده است. 

Tuesday, October 29, 2013

سرباز پاسگاه مرزی چه حالی دارد - به مناسبت جانباختگان پاسگاه سراوان


از هنگامی که خبر جان باختن هم میهنانمان در پاسگاه صفر مرزی سروان را شنیدم یاد خاطرات دوران سربازی و پاسگاه افتادم. پاسگاه مرزی آخر دنیاست. یک ساختمان معمولن با دو برجک و سیم خاردار به دور آن در برهوت بیابان. خودت هستی با چند جوان ١٨-١٩ ساله هم سن و سال خودت و دو سه درجه دار رده پایین کادر که یکی از آنها فرمانده پاسگاه است. هر ٤٨ ساعت یک بار برای ٢٤ ساعت نوبت نگهبانی داری . شب های نگهبانی در برجک پاسگاه همه جا ساکت است تنها زوزه باد با تو حرف می زند. نگاهی به دور دست ها داری و رویاهای جوانی. با خودت فکر می کنی چقدر از سربازیت مانده است. گاهی خودکاری از جیب بیرون می آوری و روی دیوار برج تاریخ می زنی. روزهای دیگر خودت را مشغول نگه می داری. پوتین را واکس می زنی، رخت ها یت را می شویی. با دوستانت از دبیرستان و شهر و دیارت خاطره تعریف می کنی. خلاصه می خواهی هر جور شده وقت بگذرانی تا نوبت مرخصی برسد. از منطقه هر ١-٢ هفته آب و جیره خشک و تر غذایی می آورند. یخچال بزرگی که شبیه سردخانه های سوپر مارکت هاست پر از گوشت و چیز های فاسد شدنی است که از آن خوراک پخته می شود. برای هر ماه ٢ روز و نصفی مرخصی ها را جمع می کنی تا همه را سر هم بزنی و با مرخصی تو راهی و یک هفته ارفاق زیر سیبیلی سرکار استوار یک ماه به خانه بروی. تنها وسیله ارتباطی با دنیا رادیو بی سیم پاسگاه است. وقتی خدمت سربازی تمام شد وسایلت را می پیچی و با دوستانت رو بوسی می کنی و به آنها دلداری می دهی که چشم به هم بزنی تمام شده است.

حال تصور کنید در یکی از این روزها یک عده تروریست آدم کش جیش العدل به نام خالد بن ولید یکی از سرداران اسلام، بیایند و تو را به نام اسلام بکشند. تنها برای اینکه به خیال خود جنگ سوریه را به مرزهای ایران بکشانند. اصلن نمی دانی خالد بن ولید کیست. خالد همان کسی است که سر ٧٠ هزار تن از نیاکان تو را در کنار رودی بریده است که در تاریخ به رود خون «نهرالدم»  معروف شده است. خالد همان کسی است که میهمان دوست خود بوده است و سر میزبان را بریده و در تنور آتش انداخته و به زنش تجاوز کرده است.  خدایا چه نام های نفرت انگیزی «جیش العدل» , «جند الله» , «حزب الله» , «النصره» و «جیش البدر». حتا با شنیدن نام ها ناخود آگاه آدم یاد کشتار و سر بریدن و انتحاری می افتد. پروردگارا آیا اینها واقعن لشکریان تو هستند؟

هم میهنان ما آنها که سنی هستند شافعی و حنفی هستند و مسالمت جو و هیچ نسبتی با تروریست های سر بر و قلب خوار القائده و جیش العدل ندارند. شیعیان ایران نیز هیچ نسبتی با سیستم جنایتکار ولی فقیه ندارند. ملت ایران هزاران سال همه در کنار هم دوستانه بدون نفرت مذهبی زیسته اند. هر گاه نیز ستمی شده از جانب حکومت ها بوده است و ریشه ای در میان اکثریت مردم ایران ندارد.

به یاد ١٤ هم میهنی که نو شکفته پرپر شدند و همچنین ١٦ زندانی سیاسی که به گونه ای شتاب زده بدون حق داشتن وکیل و محاکمه ای عادلانه اعدام شدند.







Monday, October 28, 2013

سخنی با حضرت اباصالح زندانی خز ولایت

از راست به چپ به ترتیب : صالح خزعلی، مهدی خزعلی (اباصالح)، اکبر رفسنجانی (ابا فائزه)

حدود ٣ هفته پیش در فضای رسانه ای هیاهو به پا شد که حضرت اباصالح جناب مهدی خزعلی به ٦ سال زندان محکوم شده است و چه درودها که به این مبارز راه آزادی فرستاده شد. اما با کمال شگفتی دیدیم که ایشان مانند نگارنده پشت کامپیوتر مشغول وبلاگ نویسی است. نخست با خود اندیشیدم که لابد مهدی خزعلی در کتابخانه زندان اوین با اینترنت پر سرعت مشغول مبارزه با رژیم است، اما با نگاه دقیق‌تر به وبلاگ ایشان متوجه شدم که جلسات سرای اهل قلم بر گزار می‌کند و دیداری نیز با مصطفی بادکوبه‌ای داشته است و در آن دیدار به این نتیجه رسیده‌اند که بابا سرود «یار دبستانی» کیلویی چند. اصلن ولش کن و از دبستان برو دانشگاه.

خب جناب خزعلی عزیز لابد به احترام عید غدیر به زندان نرفته ای! همان عیدی که همیشه پدر گرامیتان به پا منبری‌هایش می‌گوید: کسانی که عیدشان غدیر است و نه نوروز، یک صلوات بلند محمدی بفرستند! چند روز دیگر هم ماه های محرم و صفر آغاز می‌شود و باید برای سیدالشهدا خاک تو سر کنی و برای اینکه از ثواب عقب نمانی لازم نیست به زندان بروی و پس از آن دهه فاطمیه و رمضان و سپس موسم حج و غدیری دیگر!

راستی مگر سرای اهل قلم پلمپ نشده بود؟ یادم هست فرمودید همه اعضای آن دستگیر شده‌اند. آیا جلسه با همان اعضای قدیمی برگزار می‌شود یا اینکه عضو گیری جدید کرده‌اید؟ هنوز هم پیش از برگزاری جلسات به وزارت اطلاعات پیامک می‌زنید یا نه؟

البته ما خوشحالیم که شما زندان نرفته‌اید و پس از ٥ ماه اعتصاب غذای تر و خشک و آب ماهیچه تقویتی حاجیه خانم، تندرست و با روحیه ای خیبری در صف نخست آزادی خواهان جانفشانی می‌کنید.

Friday, October 25, 2013

رفسنجانی : امام خمینی با گاز گرفتن دست مخالف بود



در پی گاز گرفتن دست دختران میر حسین موسوی، رفسنجانی در محکومیت این عمل خاطره ای از امام خمینی بیان کرد:

هاشمی رفسنجانی : روزی با شهید لاجوردی در محضر امام بودیم. شهید لاجوردی گفت: دیشب چند دختر باکره در زندان اوین که قرار بود اعدام شوند را به عقد برادران پاسدار در آوردیم تا پس از رفع بکارت اعدام شوند. یکی از دختران مقاومت شدید می کرد و چنگ به صورت برادری که با او محرم شده بود انداخت. آن برادر هم دستش را گاز گرفت. امام در حالی که پارچه بنفشی روی پاهایش بود و به رادیو های خارجی گوش می کرد و از شعار مرگ بر امریکا نیز آزرده خاطر بودند، فرمود : لکن گاز گرفتن دست در اسلام حرام است چون عادت سگان می باشد و سگ در اسلام نجس است. از این پس دختران را دست بسته تحویل برادران دهید تا دیگر شاهد فعل حرام در زندان های عدل اسلامی نباشیم. به آن برادر نیز بگویید دیه گاز گرفتن دست آن دختر اعدامی را به خانواده اش بپردازد.

امام خمینی واقعن روحیه ای لطیف داشت و حاضر به پایمال شدن حق کسی حتا یک زندانی اعدامی و محارب با خدا  نبود.

این سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد تایید مرکز نشر آثار امام قرار گرفته است؛ و من الله توفیق عمل...



Thursday, October 24, 2013

فرهنگ واپسگرای غدیرخم و رفتار با دختران میرحسین موسوی



در خبرهای آمده است که هتک حرمت دختران میر حسین در عید غدیرخم. در جای دیگری مهدی خزعلی در اعتراض به رفتار خشن بازجویان با دختران میر حسین موسوی در سایتش آورده است : «علی جان؛ زهرای تو را در غدیر سیلی نزدند، اما زهرای ما را در غدیر سیلی زدند».

می خواستم رک و راست به شما اسلام گرایان واپسگرا بگویم کشور ما ملک طایفه قریش نیست. همین ایدولوژی غدیر خم است که پدر کشور اهورایی ما را در آورده است. ما ایرانی هستیم. عید ما نوروز است. ما ولایت فقیه و ادامه راه ائمه اطهار و امام غیب شده در ته چاه را نمی خواهیم. می خواهد این ولی وقیح خامنه ای یا منتظری یا هر لاستیک به سر دیگری باشد. غدیر خم برای ما روز خاصی نیست. شما کشور ما را اشغال کرده اید. ما ملتی مدرن هستیم که می خواهیم با معیارهای امروزی زندگی کنیم. ما دنبال یک قانون اساسی مدرن هستیم که زیر چتر آن زندگی کنیم نه به دنبال یک آدم افسانه ای مانند علی که نان جو بخورد و با کشکول شبانه نان به در خانه مان بیاورد. هر چه زودتر زحمت را کم کنید. تاریخ مصرفتان دیر زمانی است که گذشته است. این ادبیات عقب مانده و تهوع آور «سید و سادات» و «هتک حرمت» و «عزیز زهرا» و کربلایی و غدیر خمی را بردارید و با خودتان به بیابان های حجاز ببرید.

Wednesday, October 23, 2013

مازوخیسم امیر انتظام به محمدی گیلانی - درس آزادگی یا تشویق جنایت؟




در خبرها آمده است که عباس امیر انتظام به ملاقات محمد محمدی گیلانی شخصی که در ماههای نخست انقلاب او را محکوم به زندان ابد کرده، رفته است. در میان آن همه به به و چه چه زدن ها و سکوت ها که درواقع یادآوری همان ضرب المثل مغلطه آمیز است که : «خواهی نشوی رسوا، هم رنگ جماعت شو» ، نگارنده تصمیم گرفتم حرفم را بزنم.

محمدی گیلانی یک آخوند جنایتکار است. او در مقام ریاست دادگاه های انقلاب افراد زیادی را در یک محاکمه چند دقیقه ای به جوخه های اعدام سپرده است. او حتا حکم اعدام دوفرزند خود را بدلیل دگر اندیش بودن امضا کرده است. این آخوند اکنون نیز در مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام عضو ماشین جنایت رژیم است. هر زندانی که شکنجه می شود، هر کسی که بی گناه کشته می شود، ثروت های ملی ما که به باد می رود، آخوند محمدی گیلانی نیز در آن شریک است.

عیادت امیر انتظام از محمدی گیلانی در صورتی انسان دوستانه بود که دستکم این آخوند از کارهای خود پشیمان شده باشد یا در قدرت نباشد. گویا برخی هم میهنان تصور کرده اند این عیادت مانند عیادت یک فرد سیاسی حزب دست راستی، از رقیب حزب دست چپی اش در اروپاست. تصور کنید کسی برادر شما را کشته باشد و خانه شما را غارت کرده باشد و شما بدلیل نفوذ و قدرت آن شخص نتوانید او را به پای میز محاکمه بکشانید و ناگهان خبر دار شوید آن فرد بیمار شده و برای نشان دادن انسان دوستی به ملاقاتش بروید و از او دلجویی کنید. این کار در واقع تشویق آن جنایتکار، از میان بردن قبح جنایت و خیانت به خون ریخته شده برادرتان و حرمت خانه غارت شده تان است. آیا عیادت یک یهودی در کمپ هولوکاست از یک نازی مسوول کوره های آدم سوزی تشویق به جنایت بیشتر نیست؟

آقایان و خانم های ملی-مذهبی خیانت و اشتباه بس است دیگر. واقعن دلیل مازوخیسم شما به این رژیم چیست؟ از امیر انتظام تا در گذشتگان تان مانند حاج سید جوادی و پدر و پسر های سحابی این اندازه از این رژیم جنایت دیده اید باز تا از زندان بیرون می آیید مانند معتادن به هرویین با شوق و ذوق به سوی همان افیونی می دوید که هستی و دار و ندار ما را سوزانده است. برای دو روز وجیه المله شدن پا روی تمام معیار های اخلاقی و انسانی نگذارید.  محمدی گیلانی و دیگر آخوند های بر خاسته از گورهای تاریخ، کشور ما را به پرتگاه سقوط برده اند . شما با این گامهای ساده لوحانه بیش از پیش ایران را در منجلاب فساد نگه می دارید.

Friday, October 18, 2013

آداب نزدیکی جنسی در فقه شیعه گری


یکی از مهم‌ترین و معتبرترین کتاب‌های فقه شیعه کتاب «جامع عباسی» است، نوشته شیخ بها الدین عاملی و در بالای آن تاکید شده است «با نظریه مبارک مرجع تقلید شیعیان جهان، آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی» نوشته و چاپ شده است. در زیر چند نمونه از آداب نزدیکی آورده شده است :

١- مالک کنیز حق دارد دخول کردن کنیز خود را بوسیله کس دیگری حلال کند و این کار از خواص فرقه ناجیه اثنی عشریه است (ص ٢٦٤).

٢- در هنگام دخول و پس از دخول باید گفت بسم الله (ص ٢٦٦).

٣- در هنگام جماع نگاه کردن به فرج حرام است زیرا فرزند زایش یافته کور خواهد شد (ص ٢٦٧).

٤- در هنگام جماع، طرفین عمل نباید سخن بگویند، اگر در این هنگام سخن بگویند و مولودی بوجود آید، گنگ خواهد بود (ص ٢٦٨).

٥- عمل جنسی با زن پس از احتلام و پیش از وضو گرفتن و غسل کردن. هر گاه کسی مرتکب این عمل شود و فرزندی از او بوجود آید دیوانه خواهد شد (ص ٢٦٨).

٦- اگر عمل دخول را طفلی ببیند و در نتیجه دخول فرزندی به وجود آید، هر گاه دختر باشد فاحشه و اگر پسر باشد زن باره خواهد شد (ص ٢٧٩).

٧- دخول کرد بر زن در شب اول هر ماه (بجز ماه رمضان) , در اول ساعت شب دهم هر ماه، در نیمه هر ماه (به ویژه نیمه شعبان) و در آخر هر ماه جنین سقط خواهد شد و اگر سقط نشود دیوانه خواهد شد (ص ٢٨٧).

Thursday, October 17, 2013

نعیمه اشراقی: ای کاش من هم یک شیر خوار بودم




نعیمه اشراقی نوه امام خمینی : امام در کتاب تحریر الوسیله در مساله ای حکم داده است که لمس به شهوت و تفخیذ دختر بچه ها جایز است حتا اگر طفل شیرخوار باشد . یک جوکی که ما آنوقت ها با امام می گفتیم و می خندیدیم این بود که هر وقت امام را می دیدیم به ایشان می گفتیم : ای کاش من هم یک شیر خوار بودم . 

شیر خوردن مردان از سینه خواهران عایشه پیش از وارد شدن بر او



عایشه همسر پیامبر اسلام به خواهران و دختران خواهر خود دستور می‌داد به مردان بزرگسال شیر دهند تا با آن‌ها خاله رضاعی شود و به عنوان محارم با آن‌ها رفت و آمد کند. این موضوع در معتبرترین کتاب‌های اهل سنت یعنی صحیح مسلم و صحاح سته چنین نقل شده است:

عایشه‌ام المومنین هر کس از مردان را که می‌خواست بر او وارد شوند، دستور می‌داد به خواهرش ام کلثوم دختر ابوبکر و دختران برادرش که به او شیر دهند! ولی دیگر همسران رسول خدا از این کار سر باز زدند و به هیچ وجه اجازه ندادند بدان صورت کسی بر آنان وارد شود. (صحیح مسلم ج ٢ ص ١٠٧٨ ).


ابی داوود در سنن خود که از صحاح سته می‌باشد جلد ۲ صفحه ۳۷۹ روایتی را در مورد رضاعه کبیر (شیر دادن زن به مردان بزرگ) نقل می‌کند که در قسمتی از آن آمده است:

چنانچه عایشه خود چنین می‌کرد؛ یعنى هر کس را که دوست داشت نزدش بیاید اگر چه بزرگ باشد، به دختران برادر و یا دختران خواهرش دستور می‌داد که به آن مردان بزرگسال پستان بدهند! ولی سایر زنهاى پیامبر صلىاللهعلیه وآله و ام سلمه از اینکه مردی با این نوع شیردادن نزد آن‌ها وارد شود ابا می‌نمودند و به احدی از مردان اجازه نمی‌دادند که بر آن‌ها وارد شود الا اینکه در طفولیت شیر داده باشند و به عایشه گفتند: به خدا سوگند ما به جز در مورد سالم کس دیگری را ندیدیم که رسول خدا ص این را اجازه داده باشند.


پرسش: آیا شما حاضرید خواهر شما، همسر شما یا مادر شما به دهن مردان بزرگ با سبیل‌های کلفت پستان بدهند؟

پاسخ : علمای اهل سنت وطنی در یک ماله کشی حرفه ای گفته‌اند: خواهران و دختران خواهر عایشه شیر خود را در ظرف می‌دوشیدند و به مردان می‌دادند. گرچه کلا اصل موضوع خنده دار است، اما علمای بزرگ اهل سنت کشور های عربی آن را رد کرده و می‌گویند برای اینکه کسی خاله رضاعی شود آن مرد باید مستقیم از سینه خواهرش شیر خورده باشد و پستان را در دهان گرفته باشد و فتوای عایشه درست است.

توضیح علمی ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی توسط پیامبر اسلام

الله برای خورشید ارابه ای درست کرده که دارای ٣٦٠ دستگیره است و هر فرشته یک دستگیره را در دست دارد. در هنگام خورشید گرفتگی اتفاقات جالبی برای خورشید و ارابه اش می افتد که طبق گفته پیامبر اسلام که در تاریخ طبری نقل شده به شرح زیر است : وقتی بندگان زیاد گناه می کنند الله به خورشید دستور می دهد از ارابه پیاده شود و در اقیانوس فضا فرو رود و آنگاه خورشید گرفتگی می شود. وقتی بندگان توبه می کنند الله به خورشید دستور می دهد که به جای خودش برگردد و فرشتگان مسوول خورشید دو بخش می شوند یک دسته خورشید را به طرف ارابه می کشند و عده ای دیگر ارابه را به طرف خورشید هل می دهند تا دوباره سر جایش قرار گیرد و خورشید گرفتگی تمام شود. (تاریخ طبری، جلد نخست، برگ ٢٣٣ به بعد).




   نگاهی نو به اسلام , دکتر مسعود انصاری , برگ ٢١٢-٢١٤

Wednesday, October 16, 2013

توجیه بریدن دست دزد توسط کارشناس اهل سنت + ویدیو

آقای محمد باقر سجودی یکی از کارشناسان دینی اهل سنت است که از بیم جان ایران را ترک نموده است. در این ویدیو (دقیقه ٩) آقای سجودی با استناد به نص آشکار قرآن در بریدن دست دزد آن را بهترین شیوه مجازات می‌داند. او می‌گوید شما با زندانی کردن دزد در واقع هر دو دست او و چشم و گوش و زبان و پاهای او را برای چند سال می‌برید، اما ما در اسلامفوراً دست دزد را قطع می‌کنیم و آزادش می‌کنیم تا برود به کار و زندگی‌اش برسد و در زندان نیز از پول مالیات مردم برای دزد هزینه ای نمی‌شود! (داوری منطق این توجیه با شما خوانندگان).
البته آقای سجودی نگفت چرا کسی که یک قرص نان از گرسنگی دزدیده با آن که چند میلیارد دزدیده باید به یک شیوه و یک اندازه مجازات شوند. ایشان همچنین متوجه نیست امروزه دزدی‌ها خیلی پیشرفته کرده و تنها شامل دزدیدن شتر یا بز همسایه در مدینه منوره نیست تا به تلافی دستش را برید و از او را از کار انداخت و صد البته بریدن دست از مصادیق بارز شکنجه است.

سخنی با جناب سجودی و دیگر کارشناسان اهل سنت مخالف با رژیم جمهوری اسلامی

فرق شما با آخوندهای شیعه

عزیزان! شما گویا متوجه تغییرات بنیادی در اندیشه ایرانیان نیستید. اختلاف ما با رژیم جمهوری اسلامی مانند شما برای باغ فدک و داستان زدن در نداشته خانه علی به پهلوی فاطمه توسط عمر بن خطاب نیست. مخالفت ما با رژیم به دلیل قوانین قرون وسطایی مانند بریدن دست، شلاق زدن، سنگسار، قصاص، تبعیض جنسی و بر چسب‌هایی مانند ملحد، کافر، منافق، مشرک، محارب با خدا و نجس خواندن دگر اندیش است. همان قوانینی که شما نیز به آن باور دارید و در صورت رسیدن به قدرت (که محال است) بسیار خشن‌تر آن را اجرا خواهید کرد.

تحریف تاریخ و ربط دادن دانشمندان ایرانی به اهل سنت و جماعت

کارشناسان سنی دانشمندان و شاعران ایرانی از جمله خیام، فردوسی، پور سینا، ابوریحان بیرونی و رازی را به دلیل سنی زاده بودن به حساب دین خود می‌گذارند. گرامیان! اگر چند بیت از خیام را خوانده بودید که اصولا دین شما را قبول نداشته است و یا اندیشه رازی در زمینه آسمانی نبودن قرآن را می‌دانستید همچین سخنی نمی‌گفتید. دانشمندانی مانند پور سینا و ابوریحان بیرونی زیر چتر حمایتی پادشاهان ایرانی سامانی و آل‌بویه نبوغ خود را نشان دادند و حکم تکفیر آنان توسط دستگاه خلافت عباسی و علمای سنی از جمله امام محمد غزالی صادر شده بود، اما چون خلفای عباسی در آن زمان عددی نبودند نمی‌توانستند جان آن‌ها را بگیرند. دقیقا به همین دلیل است که در ١٥٠ سال نخست خلافت اسلامی که اوج قدرت خلفا بود تقریبا هیچ دانشمند یا شاعری در ایران پا نگرفت زیر مانند ابن مقفع (روزبهان) دست و پایشان را می‌بریدند و پیکر مثله شده‌شان را در آتش می‌انداختند.
 استدلال باطل شما مانند این است که چند سده بعد عده ای شیعه بخواهند، سیمین بهبهانی، پروین اعتصامی، دکتر حسابی، دکتر فیروز نادری و فروغ فرخ زاد را به سود مذهب شیعه مصادره اسلامی کنند.

نفرت تلویزیون‌های سنی از امپراتوری صفوی و عشق به امپراتوری عثمانی

تلویزیون‌های ماهواره ای اهل سنت با دست گذاشتن بر روی نکات منفی پادشاهان صفوی از جمله شاه عباس که یک پسر خود را کشت و پسران دیگر خود را کور کرد می‌کوشندامپراتوری صفوی را بسیار خشن جلوه داده و آن‌ها را بدعت گذار خشونت در منطقه بدانند. گرچه کار شاه عباس پسندیده نبوده اما اگر این تلویزیون‌های اهل سنت اندکی صداقت داشتند و شعور بینندگان خود را دست کم نمی‌گرفتند باید جنایات عثمانی‌ها که هزاران مرتبه بیشتر از صفوی‌ها است را نیز نقد می‌کردند. به عنوان مثال سلطان سلیم اول تمام پسران خود را کشت به جز یکی از آن‌ها که سلیمان نام داشت و از دست پدرش گریخته بود و پس از مرگ پدر بازگشت و به عنوان سلیمان قانونی خلیفه شد. پسر و پدر و برادر کشی در میان خلفای اموی و عباسی نیز بسیار رواج داشت. از جمله مامون عباسی که برادر خود امین را کشت، هارون‌الرشید عباسی خواهر خود که عروس جعفر برمکی بود را زنده در تابوت کرد و در آن را میخ کوب کرده، زیر خاک کرد و دو کودک خردسال خواهرش را زنده در آتش انداخت. سلسله صفوی دست کم چند سد و پل و کاروانسرا و ساختمان در ایران ساخته است. کارشناسان اهل سنت یک مورد از خلفای راشدین، اموی و عباسی نام ببرند که در ایران ٢ خشت بر روی هم گذاشته باشند. همچنین تضعیف امپراتوری عثمانی توسط ایران که مورد نقد کارشناساناهل سنت است نه تنها کار بدی نبوده بلکه بسیار پسندیده است زیر اگر آدم خواران عثمانی اروپای غربی را نیز تصرف کرده بودند انقلاب صنعتی در اروپا نمی‌شد و از این بابت جهان مدیون ایرانیان و سلسله صفوی است. شرح جنایات عثمانی‌ها در اروپای شرقی که دیگر نگفتنی است و از حوصله این نوشته خارج است.

آیا ما از شما احساس خطر می‌کنیم؟

در تلویزیون‌های سنی مرتب تبلیغ می‌شود که ملی گراها از ما احساس خطر می‌کنند. به جان عزیز هر دو تای مان اگر ما ذره ای احتمال بدهیم که شما در ایران به قدرت برسید. بسیار آشکار است که جمهوری اسلامی آخرین حکومت اسلامی در ایران خواهد بود. در واقع این جنازه دیر هنگامی است که بر روی زمین مانده و خاک سپاری آن به عقب افتاده است. اسلام سیاسی در ایران هیچ فردایی ندارد. تنها احساس خطری که ما از شماها داریم این است که این دم آخر که پس از ١٤٠٠ سال می‌خواهید زحمت را کم کنید و برای همیشه تشریف ببرید، بخواهید ایران را نیز با خودتان غرق کنید. گر چه احتمالش زیاد نیست اما احتیاط شرط است.

درود بر شرفتان که در زمینه دستورات آشکار قرآن ماله نمی‌کشید

شاید ندانید که عبدالعلی بازرگان یکی از ماله کشان حرفه ای ملی-مذهبی گفته است منظور قرآن در آن آیه بریدن دست دزد نبوده بلکه منظور آن کوتاه کردن دست دزد بوده است! دست کم شما علمای اهل سنت و جماعت آنقدر شرافت دارید که بگویید منظور بریدن دست دزد بوده که کاری بسیار بشر دوستانه و مجازاتی عادلانه است! شما آنقدر شرافت دارید که مستقیم بگویید نوروز یک رسم مجوسیت است و در اسلام جایز نیست، اما برادران علمای شیعه‌تان تقیه می‌کنند و از راه‌های فریبکارانه مانند تغییر نام نوروز به «حلول سال نو» ، پخش عزاداری و سینه زنی با شدت هر چه تمام‌تر در آستانه سال نو می‌کوشند به آن دهان کجی کنند و در آخر هم در تلویزیون ظاهر شوند و تبریک تلخی بگویند و با یادآوری اینکه الان کسانی در جهان هستند که مادرشان همین امروز مرده یا گرسنه هستند و لباس ندارند جشن نوروز را به دهان ملت زهر مار کنند!



Sunday, October 13, 2013

موارد کاربرد کلید حسن روحانی



١- باز کردن صفر تلفن جهت زنگ زدن به اوباما.
٢- باز کردن قلاده پور محمدی.
٣- باز کردن قفل تحریم‌ها تنها به اندازه ای که بودجه‌ی نهاد های سرکوب گر و چماقداران رژیم را تامین کند.
٤- باز کردن قفل در دفتر رییس جمهوری.
٥- باز کردن در خزانه دولت برای بذل و بخشش به بشار اسد و حسن نصر الله.
٦- باز کردن در شرکت نفت به روی مافیای قبلی نفت، شامل باند رفسنجانی و شرکت پتروپارس (به ریاست محمد رضا خاتمی و هیات مدیره محسن هاشمی و آقازاده و حسین مرعشی و بقیه شرکا).
٧- باز کردن قفل سلول چند تا از زندانیان خودی و نیمه خودی.
٨- باز کردن قفل در سفارت انگلستان که نمک گیر مدرکشان شده است.
٩- باز کردن قفل فیلترینگ فیس بوک جواد ظریف تا هر روز فیس بوک بازی کنه.

Saturday, October 12, 2013

فرخ نگهدار به کدام یک از کاندیداهای ریاست جمهوری رای داد ؟


۱- به محسن رضایی، چون اون وقت‌ها که رفیق‌های چریک خودش را به اطلاعات سپاه لو می‌داد محسن رضایی رییس سپاه پاسداران بود و همه را اعدام می‌کرد و زحمات فرخ هدر نمی‌رفت.
۲- به جلیلی رای داد، زیرا جلیلی هم مانند فرخ تند و تند در عرصه های مختلف با ظرفیت بالا مشت به دهن امپریالیسم می زنه!
۳-به قالیباف رای داد، چون قالی برای رژیم می بافه می ده دست فرخ نگهدار تو کنفرانس‌های جمهوری خواهان به اوپوزیسیون بفروشه!
۴- به قرضی رای داد، چون که مانند خود فرخ اهل معامله است و تو بده بستون های شرکت‌ها، به ویژه شرکت‌های مخابراتی سپاه می تونه پول خوبی به جیب بزنه.
۵- به ولایتی رای داد، چون ولایتی دکتره و شاید می تونست مازوخیسم چریکهای اکثریتی و توده ایها را نسبت به جمهوری اسلامی درمان کنه!
۶- به روحانی رای داد، زیرا مثل خودش وسط بازه. با تدبیر زیاد با همه گروه‌ها هست و مثل فرخ به جمهوری اسلامی خیلی امید داره!
۷- به حداد عادل می‌خواسته رای بده چون اسمش غلامعلی هست و از اسمش پیداست که همون کاری را برای رهبر می کنه که فرخ نگهدار سال‌هاست انجام می ده.
۸- می‌خواسته به عارف رای بده چون مثل اون فکر می کنه در سال ۸۸ به نظام و رهبری ظلم شده.
۹- برگه سفید انداخته داخل صندوق. آخه بلا نسبت شما فرخ نگهدار جزو اوپوزیسیونه! کجا دیدید اوپوزیسیون بره به کاندیداهای رژیمی که مثلا باهاش مخالفه رای بده!؟ همین جوری رفته تا شناسنامه‌اش مهر بخوره کوپن قند و شکرش صادر بشه.

عباس میلانی : بنی صدر به عنوان فرماده کل قوا مسوول اعدام ١٥٠ نفر افسران پایگاه شاهرخی است


راستش این روزها که می بینم ابوالحسن بنی صدر می گوید با اعدام مخالف است و اعدام افراد پاک کردن صورت مساله است یا در جایی دیگر با انتشار یک فتوکپی اسکن شده و جعلی ادعا می کند محمد رضا شاه پهلوی می خواسته است دکتر مصدق را اعدام کند (حالا که اعدام نکرده خوب که چی ابولحسن!؟), این پرسش برایم پیش آمد که این فرد واپسگرا و معتاد به انقلاب اسلامی چرا در آن هنگام که خودش در اوج قدرت در پستهای ریاست جمهوری، رییس شورای انقلاب، و فرماده کل قوا بود آن همه افراد بیگناه اعدام شدند؟

 آقای بنی صدر حرف خوب از حاکم معزول هیچ ارزشی ندارد. کما اینکه حتا حاکم نیمه معزولی مانند رفسنجانی که روزگاری مخالفان خود را با اتوبوس به ته دره می فرستاد یا زیر شکنجه و با شیاف پتاسیم در زندان ها می کشت امروز مهربان شده است.

در برنامه صدای امریکا هنگامی که مجری برنامه ابوالحسن بنی صدر را به عنوان فرمانده کل قوای وقت به خاطر اعدام بیش از ۱۰۰ نفر افسر و اخراج یا زندانی کردن ۸ هزار نفر به خاطر کودتای نکرده، به چالش می کشد، طبق معمول بنی صدر از این کلک قدیمی و تکراری مخصوص خودش استفاده می کند که خمینی گفت همه باید اعدام شوند و من مخالفت کردم. یعنی ما باید بپذیریم بنی صدر خیلی آدم خوبی است چون لیست پیشنهادی او برای اعدام افسران کوتاه تر از لیست اعدامی خمینی بوده است!؟

دکتر میلانی در پاسخ به بنی صدر در همین برنامه می گوید( از دقیقه ٢٩) : آقای بنی صدر به عنوان فرماده کل قوای وقت مسوول اعدام افراد پایگاه شاهرخی است که به جرم کودتای انجام نشده و بدون اینکه اقدام عملی کرده باشند، اعدام شدند. دکتر میلانی همچنین یادآور می شود که در سال ۱۹۵۸ زمانی که تیمسار قرنی با پشتیبانی روحانیون قصد کودتا علیه شاه را داشت، پس از کشف آن هیچ کسی اعدام نشد.





بنی صدر و قهقه خون بر پیکر افسران اعدام شده . آن زمان که برای بالا رفتن بنی صدر از نردبان قدرت اعدام کار خوبی بود