Wednesday, October 16, 2013

توجیه بریدن دست دزد توسط کارشناس اهل سنت + ویدیو

آقای محمد باقر سجودی یکی از کارشناسان دینی اهل سنت است که از بیم جان ایران را ترک نموده است. در این ویدیو (دقیقه ٩) آقای سجودی با استناد به نص آشکار قرآن در بریدن دست دزد آن را بهترین شیوه مجازات می‌داند. او می‌گوید شما با زندانی کردن دزد در واقع هر دو دست او و چشم و گوش و زبان و پاهای او را برای چند سال می‌برید، اما ما در اسلامفوراً دست دزد را قطع می‌کنیم و آزادش می‌کنیم تا برود به کار و زندگی‌اش برسد و در زندان نیز از پول مالیات مردم برای دزد هزینه ای نمی‌شود! (داوری منطق این توجیه با شما خوانندگان).
البته آقای سجودی نگفت چرا کسی که یک قرص نان از گرسنگی دزدیده با آن که چند میلیارد دزدیده باید به یک شیوه و یک اندازه مجازات شوند. ایشان همچنین متوجه نیست امروزه دزدی‌ها خیلی پیشرفته کرده و تنها شامل دزدیدن شتر یا بز همسایه در مدینه منوره نیست تا به تلافی دستش را برید و از او را از کار انداخت و صد البته بریدن دست از مصادیق بارز شکنجه است.

سخنی با جناب سجودی و دیگر کارشناسان اهل سنت مخالف با رژیم جمهوری اسلامی

فرق شما با آخوندهای شیعه

عزیزان! شما گویا متوجه تغییرات بنیادی در اندیشه ایرانیان نیستید. اختلاف ما با رژیم جمهوری اسلامی مانند شما برای باغ فدک و داستان زدن در نداشته خانه علی به پهلوی فاطمه توسط عمر بن خطاب نیست. مخالفت ما با رژیم به دلیل قوانین قرون وسطایی مانند بریدن دست، شلاق زدن، سنگسار، قصاص، تبعیض جنسی و بر چسب‌هایی مانند ملحد، کافر، منافق، مشرک، محارب با خدا و نجس خواندن دگر اندیش است. همان قوانینی که شما نیز به آن باور دارید و در صورت رسیدن به قدرت (که محال است) بسیار خشن‌تر آن را اجرا خواهید کرد.

تحریف تاریخ و ربط دادن دانشمندان ایرانی به اهل سنت و جماعت

کارشناسان سنی دانشمندان و شاعران ایرانی از جمله خیام، فردوسی، پور سینا، ابوریحان بیرونی و رازی را به دلیل سنی زاده بودن به حساب دین خود می‌گذارند. گرامیان! اگر چند بیت از خیام را خوانده بودید که اصولا دین شما را قبول نداشته است و یا اندیشه رازی در زمینه آسمانی نبودن قرآن را می‌دانستید همچین سخنی نمی‌گفتید. دانشمندانی مانند پور سینا و ابوریحان بیرونی زیر چتر حمایتی پادشاهان ایرانی سامانی و آل‌بویه نبوغ خود را نشان دادند و حکم تکفیر آنان توسط دستگاه خلافت عباسی و علمای سنی از جمله امام محمد غزالی صادر شده بود، اما چون خلفای عباسی در آن زمان عددی نبودند نمی‌توانستند جان آن‌ها را بگیرند. دقیقا به همین دلیل است که در ١٥٠ سال نخست خلافت اسلامی که اوج قدرت خلفا بود تقریبا هیچ دانشمند یا شاعری در ایران پا نگرفت زیر مانند ابن مقفع (روزبهان) دست و پایشان را می‌بریدند و پیکر مثله شده‌شان را در آتش می‌انداختند.
 استدلال باطل شما مانند این است که چند سده بعد عده ای شیعه بخواهند، سیمین بهبهانی، پروین اعتصامی، دکتر حسابی، دکتر فیروز نادری و فروغ فرخ زاد را به سود مذهب شیعه مصادره اسلامی کنند.

نفرت تلویزیون‌های سنی از امپراتوری صفوی و عشق به امپراتوری عثمانی

تلویزیون‌های ماهواره ای اهل سنت با دست گذاشتن بر روی نکات منفی پادشاهان صفوی از جمله شاه عباس که یک پسر خود را کشت و پسران دیگر خود را کور کرد می‌کوشندامپراتوری صفوی را بسیار خشن جلوه داده و آن‌ها را بدعت گذار خشونت در منطقه بدانند. گرچه کار شاه عباس پسندیده نبوده اما اگر این تلویزیون‌های اهل سنت اندکی صداقت داشتند و شعور بینندگان خود را دست کم نمی‌گرفتند باید جنایات عثمانی‌ها که هزاران مرتبه بیشتر از صفوی‌ها است را نیز نقد می‌کردند. به عنوان مثال سلطان سلیم اول تمام پسران خود را کشت به جز یکی از آن‌ها که سلیمان نام داشت و از دست پدرش گریخته بود و پس از مرگ پدر بازگشت و به عنوان سلیمان قانونی خلیفه شد. پسر و پدر و برادر کشی در میان خلفای اموی و عباسی نیز بسیار رواج داشت. از جمله مامون عباسی که برادر خود امین را کشت، هارون‌الرشید عباسی خواهر خود که عروس جعفر برمکی بود را زنده در تابوت کرد و در آن را میخ کوب کرده، زیر خاک کرد و دو کودک خردسال خواهرش را زنده در آتش انداخت. سلسله صفوی دست کم چند سد و پل و کاروانسرا و ساختمان در ایران ساخته است. کارشناسان اهل سنت یک مورد از خلفای راشدین، اموی و عباسی نام ببرند که در ایران ٢ خشت بر روی هم گذاشته باشند. همچنین تضعیف امپراتوری عثمانی توسط ایران که مورد نقد کارشناساناهل سنت است نه تنها کار بدی نبوده بلکه بسیار پسندیده است زیر اگر آدم خواران عثمانی اروپای غربی را نیز تصرف کرده بودند انقلاب صنعتی در اروپا نمی‌شد و از این بابت جهان مدیون ایرانیان و سلسله صفوی است. شرح جنایات عثمانی‌ها در اروپای شرقی که دیگر نگفتنی است و از حوصله این نوشته خارج است.

آیا ما از شما احساس خطر می‌کنیم؟

در تلویزیون‌های سنی مرتب تبلیغ می‌شود که ملی گراها از ما احساس خطر می‌کنند. به جان عزیز هر دو تای مان اگر ما ذره ای احتمال بدهیم که شما در ایران به قدرت برسید. بسیار آشکار است که جمهوری اسلامی آخرین حکومت اسلامی در ایران خواهد بود. در واقع این جنازه دیر هنگامی است که بر روی زمین مانده و خاک سپاری آن به عقب افتاده است. اسلام سیاسی در ایران هیچ فردایی ندارد. تنها احساس خطری که ما از شماها داریم این است که این دم آخر که پس از ١٤٠٠ سال می‌خواهید زحمت را کم کنید و برای همیشه تشریف ببرید، بخواهید ایران را نیز با خودتان غرق کنید. گر چه احتمالش زیاد نیست اما احتیاط شرط است.

درود بر شرفتان که در زمینه دستورات آشکار قرآن ماله نمی‌کشید

شاید ندانید که عبدالعلی بازرگان یکی از ماله کشان حرفه ای ملی-مذهبی گفته است منظور قرآن در آن آیه بریدن دست دزد نبوده بلکه منظور آن کوتاه کردن دست دزد بوده است! دست کم شما علمای اهل سنت و جماعت آنقدر شرافت دارید که بگویید منظور بریدن دست دزد بوده که کاری بسیار بشر دوستانه و مجازاتی عادلانه است! شما آنقدر شرافت دارید که مستقیم بگویید نوروز یک رسم مجوسیت است و در اسلام جایز نیست، اما برادران علمای شیعه‌تان تقیه می‌کنند و از راه‌های فریبکارانه مانند تغییر نام نوروز به «حلول سال نو» ، پخش عزاداری و سینه زنی با شدت هر چه تمام‌تر در آستانه سال نو می‌کوشند به آن دهان کجی کنند و در آخر هم در تلویزیون ظاهر شوند و تبریک تلخی بگویند و با یادآوری اینکه الان کسانی در جهان هستند که مادرشان همین امروز مرده یا گرسنه هستند و لباس ندارند جشن نوروز را به دهان ملت زهر مار کنند!



No comments:

Post a Comment