راستش هنگامی که یک ویدیو کلیپ از فرخ نگهدار دیدم در حالیکه دم در سفارت جمهوری اسلامی در صف رای گیری با گردنی برافراشته ایستاده بود تا به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری رای بدهد، با خودم گفتم لابد اپوزیسیون معنی دیگری می دهد و من تا به حال برداشت اشتباهی از واژه اپوزیسیون داشتم .برای همین این سو و آن سو جستجو کردم تا با چند منبع گوناگون چک کنم ببینم معنی واژه "اپوزیسیون " چی هست! شسته روفته ترین تعریفی که دیدم این بود :
اپوزیسیون: " در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود که در صدد براندازی نظام حاکم می باشند ."
مساله اصلن این نیست که شرکت در انتخابات فلان رژیم کار درستی است یا نه . حق با اپوزیسیون است یا آن نظامی که سر کار است. قضیه این است که چگونه می شود فردی بگوید من جزو اپوزیسیون هستم که طبق تعریف یعنی مخالف اصل نظام و خواهان براندازی است، اما با گردن کج جلوی در سفارت همان رژیم بایستد تا به یکی از کاندیداهای آن رای بدهد ؟!
فرخ نگهدار یکی از افراد نادر تاریخ بشری است . این فرد معنی بسیاری از واژه ها مانند: شرافت ، دوستی ، جوانمردی، اپوزیسیون، فدایی، هم حزبی ، چریک ، تجارت و سپاه را در ادبیات سیاسی جهان دگرگون کرده است! بر ماست که قدر همچین گوهر گران بهایی را بدانیم.
در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود که در صدد براندازی نظام حاکم می باشند
ReplyDeletein tarif ro az kojat peyda kardi , dar europa ham harki اپوزیسیون( yani barandaze
yk meghdar tah,oleto bala bebar
albate man aksariati nistama
he found it in wikipedia and he's chosen not to write it completely!
Deleteاول گفته ای "...با گردن بر افراشته..." و بعداً می گویی "...با گردن کج ..." ؟ کاری ندارم که آقای فرخ نگهدار که بوده اند و چه کرده اند. شما که در نوشتن چندخط ، چنین اشتباهی کرده ای ، از کجا که اگر مصدر کاری یا سازمانی باشی ، اشتباهات بزرگ تری نکنی.
ReplyDeleteمی خواهم بگویم که در قضاوت ها این قدر یک سویه ، عجول و بی گذشت نباشیم.
مخالفان دولتی یا (اپوزیسیون) در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود که در صدد بر اندازی نظام حاکم میباشند . این به ضرورت معنی مخالفت با اصل نظام حکومت نیست ، بلکه ممکن است به مخالفت با آن بخش که دولت را در دست دارد تنزل کند .مثال[۱] این واژه در نظامهای پارلمانی در مورد گروههای مخالف دولت و یا در مورد گروهی از جامعه که با سیاستهای دولت موافق نباشند به کار برده میشود.
ReplyDeleteدوست گرامی این که شما می فرمایید در رژیم های است که دو شرط وجود دارد : ۱- دولت بالاترین مقام اجرایی است و یک سر خر دیگه به نام ولی فقیه از دولت بالاتر وجود نداره که همه چیزی دست اون باشه و تغییر دولت تنها موجب بشه یکی از نوکران رهبر بره یکی دیگه بیاد. وزیر اطلاعات را رهبر گزینش کنه و رییس جمهوری جدید بیاد جلوی دوربین لبخند بزنه و حرف زیبا بزنه در حالی که در سیاه چالهای اطلاعات هزاران نفر را شکنجه می دهند. ۲. آزادی احزاب هست و حزب های رغیب می خواهند دولت را به زیر بکشند و خودشون دولت را تشکیل بدهند و چون مقام بالاتری وجود نداره و قانون اساسی مدرنی دارند همه چیزی تغییر می کند . ...در ضمن جناب فرخ نگهدار پناهنده سیاسی است ! یعنی مثلا بدلیل اینکه گفته از سوی رژیم جمهوری اسلامی جانش در خطر است، گریخته و از انگلستان پناهندگی گرفته، و حالا میره تو سفارت همون رژیم و به آن رژیم رای می دهد ... اندکی اندیشه هم بد نیست عزیز من
Deleteآقای باشرف! هنوز اینقدر درک اولیه از حقوق انسانی نداری که به انتخاب دیگران و تصمیم اونها احترام بذاری. این حق فرخ نگهدار یا هر کس دیگه ای هست که رای بده یا نده. !
ReplyDeleteحالا کی اینجا اسم خودش رو به اشتباه اپوزوسیون گذاشته؟ البته اگر یه پسوندِ "در پیت" بهش اضافه کنی فکر کنم درست بشه
جناب من نگفتم کسی حق داره رای بده یا نده ! اما کسی که به رژیم رای می ده که دیگه اپوزیسیون نیست ! فقط نام اپوزیسیون را یدک می کشه تا همه چیز را لجن مال کنه ! اصلا این آقا پناهندگی سیاسی گرفته، یعنی انگلستان قبول کرده که از سوی دولت ایران جان فرخ نگهدار تهدید می شه و برای همین بهش پانهاندگی داده ! حالا میره تو همون سفارتی که جانش را مثلا تهدید می کنه رای می اندازه تو صندوق ؟؟!! آخه اندازه یک پنگوئن به مغز مبارکت فشار بیاری بد نیست
Delete