ماجرای بوزینه ای که امام شد

از رخداد های شنیدنی دوران خلافت هارون الرشید عباسی امامت یک بوزینه است . این ماجرا را در تاریخ طبرستان چنین می توان خواند : "  زبیده زن هارون الرشید را بوزینه ای بود که او را به غایت دوست می داشت و مقام او بخاطر زبیده به آنجا رسید که به فرمان هارون بوزینه را شمشیر بر کمر بستند و فرمان امامت بنامش نوشتند و ۳۰ مرد از درباریان را ملتزم رکابش کردند و آن بوزینه چندین دختر بکر را بکارت برداشته بود. سرانجام امیران غیرتمند طاقت خواری خدمت به بوزینه را نیاوردند و یزید بن مزید شیبانی یکی از آنان، آن حیوان را بکشت. هارون او را بدین جرم به دار آویخت و او و زبیده بر کشته شدن میمون سخت سوگوار شدند. شاعران دربار، خلیفه و بانوی حرم را در مرگ بوزینه تعزیت گفتند و قاریان برایش قرآن خواندند ." ( تاریخ طبرستان، برگ ۹۲).

تا کنون چند صدبار از آخوندهای شیعه و سنی و آخوندهای کرواتی نظیر عبدالعلی بازرگان و عبدالکریم سروش برای سیاه نمایی، از ۴۵۰ سال پادشاهی درخشان ساسانی تنها شنیده ایم که خسرو پرویز بدست پسرش شیرویه کشته شد . آیا تا به حال یکی از این ماله کشان محترم درباره خیره سری ها و رخدادهای شرم آور این چنینی امیرالمومنین های اسلامی به ما چیزی گفته اند ؟ صد البته که نه !