Saturday, February 18, 2012

گفتگو با بهرام مشیری بخش دوم: طنز!

مجری : آقای مشیری از اینکه باز دعوت ما را پذیرفتید خیالی سپاسگزارم! شما تا به حال چند جلد از ترجمه تاریخ  تبری را خوانده اید ؟!

مشیری: تاریخ تبری که چند جلدی نیست! یک پمفلت ۲ برگی است که روی  یک برگش درباره فرار حسین از مدینه به مکه  در زمان یزید نوشته و برگ دیگرش هم درباره کشتار بنی قریظه در زمان پیامبر اسلام . ما هم هفته ای دو بار اینها  را در برنامه رو خوانی میکنیم و توضیح میدیم !

مجری : کتاب ماموریت برای وطنم را کی نوشته ؟!

مشیری : شجاع الدین شفا هنگامی که مشاور فرهنگی دربار بود رفت پیش شاه و گفت من بدهکارم. شاه هم گفت یک کتاب به نام ما بنویس و بفروش بدهکاریت را بده! وگرنه شاه اصلان سواد نداشت که کتاب بنویسه! البته دکتر شفا هم بیسواد بود اما شاه از اون بیسواد تر بود !

مجری : دیدگاه شما درباره کتابهای دکتر شفا چی هست ؟!

مشیری: چند تا کتاب بی مایه نوشته که ارزش خوندن نداره و چند تا کتاب بی ارزش مانند عشق لامارتین و کمدی الهی را هم داده این و اون براش ترجمه کردند ! این آقا مشاور فرهنگی شاه ایران بود که گناهی نا بخشودنی است ! اگه رحیم مشایی مشاور شاه بود بهتر بود !

مجری : پس چرا آکادمی آکسفورد دکتر شفا را جزو یک هزار تن متفکر قرن بیستم معرفی کرده ؟!

مشیری : این سلطنت طلب ها  با چماق به دانشگاه آکسفورد حمله کردند و آنها هم  از ترسشان این آقا را در لیست متفکران قرن بیستم گذاشتند !

مجری :  شما هر گاه سخن از رفاه اقتصادی در دوره پهلوی میشه می گویید آزادی از نان مهمتر است! پس چرا با  بر چیده شدن  نظام ارباب رعیتی که ۲/۳ مردم ایران آن زمان آزاد شدند به بهانه کم شدن نان مخالفت می کنید ؟! بالاخره نان مهم تر است یا آزادی ؟!

مشیری : نه خیر ! نه خیر ! شما دارین مغالطه مصادره  به مطلوب میکنید ! من اتفاقا کتابی از یکی از شازده های قاجاری  در برنامه ام خواندم که مزیت های نظام مفید ارباب رعیتی را توضیح داده ! ۱۰ درصد محصول به رعیت و ۹۰ درصد به ارباب می رسید که خیلی  عادلانه بوده !! در ضمن اگر کسی هم خلافی میکرد همان ارباب کوندش میکرد یا شلاقش می زد که دیگر 
نیازی به دادگستری هم نبود

مجری: مدرک  تحصیلی شما چی هست ؟!

مشیری: استادی !

مجری : استادی در چه زمینه ای ؟!

مشیری: من استاد غلط گیری هستم ! هر کسی که کتابی یا شعری بنویسه یا فعالیت فرهنگی یا سیاسی کنه من غلطش را می گیرم ! تا حالا  غلط های سعدی و حافظ و مولوی رضا شاه پهلوی و کسروی و نظامی گنجوی و خالقی مطلق و قوام السلطنه و امیر کبیر و خیلی های دیگه را گرفتم !



مجری: دیدگاه شما درباره علی بن ابیطالب چی هست؟


مشیری: علی پا دو محمد بود! کسی هم قبولش نداشت برای همین هم کشتنش ! جای قبرش را هم به کسی نگفتند چون وجهه بدی داشت ترسیدند دشمنانش بروند قبرش را خراب کنند ! اما در مقابل معاویه خیلی آدم محبوب و خوبی بود و از بزرگان اسلام بود!  چون هیچ کدام از این اتفاقات برایش نیفتاد !


مجری: خب همان کسانی که علی را کشتند معاویه را هم ترور کردند اما زخمی شد و جان به در برد! قبر معاویه را هم که جایش معلوم بود خرابش کردند و استخوانها یش را سوزاندند !  این هم شد استدلال ؟!


مشیری: ما همواره از روش " از بغض علی نه از حب معاویه " استفاده می کنیم! گاهی هم از بغض پهلوی از جمهوری 
اسلامی تعریف میکنیم ! شما مغالطه نکن ! جواب هم نده چون منبر همیشه یک طرفه است!


مجری : دادگستری مدرن، آموزش و پرورش ، دانشگاه و ساخت زیر ساخت اقتصادی و پیشرفت هنر و ورزش ایران به وسیله چه کسی انجام شد ؟


مشیری : آزادی خواهان مشروطه ! 

مجری : صدام چرا به ایران حمله کرد ؟!

مشیری: سلطنت طلبها تحریکش کردند و این جنگ را روی دست ما گذاشتند !البته باید با انصاف بود و این حقیقت را هم گفت که خمینی هم کمی تقصیر داشت ! 

مجری: لابی های جمهوری اسلامی در خارج  را هم می شناسید ؟!

مشیری: بله، خانم تریتا پارسی !

مجری : تریتا پارسی مرد است!

مشیری: چه میدانم ! پس چرا اسمش شبیه خانم ها است ؟!!

مجری : چرا مصدق در دهه ۳۰ در مجلس شورای ملی را تخته کرد ؟

مشیری: چون در دهه ۴۰ و ۵۰ مجلس شورای ملی فرمایشی شد ! 

مجری:  اگر یکی از این رخداد های  تاریخی را میشد متوقف کرد شما کدام را ترجیح میدادید ؟! حمله اسکندر ، حمله تازیان یا حمله مغول به ایران ؟!

مشیری: ۲۸ مرداد !



No comments:

Post a Comment