Monday, September 3, 2012

پاسخی به داستانسرایی زهرا بنی صدر درباره بیماری دختر دکتر محمد مصدق




دکتر محمد مصدق دختری داشته بنام خدیجه که ایشان از سنین نوجوانی از  بیماری روانی رنج می برده و در یک آسایشگاه روانی در سوئیس نگهداری می شده است  و در سال ۲۰۰۳ میلادی درگذشته است. طبیعی است که بیماری های روان و اعصاب مانند دیگر بیماری ها شوربختانه ممکن است هر خانواده ای را در گیر کند و از آن قربانی بگیرد . زهرا بنی صدر در یک داستان سازی و مظلوم نمایی کوشیده دلیل بیماری روانی این نوجوان معصوم را بگردن رضا شاه بیاندازد و دلیل بیماری این دختر را  " شوک شدید عصبی مشاهده عینی بازداشت پدرش" عنوان کرده است. پیشتر جمهوری اسلامی نیز درباره خدیجه مانند مرگ شادروان تختی همینگونه داستانسرایی کرده بود.  دوست نداشتم وارد حریم خصوصی افراد شوم اما خانم بنی صدر تمام بیماری های روانی تشخیص دارند و نام آنها مشخص است. " شوک شدید عصبی" یعنی چی ؟ بیماری های اعصاب و روان  همه نام دارند  مانند افسردگی اساسی و شیزوفرنی و وسواس و غیره.  جهان امروز تغییر کرده ما که پا منبری پدر بزرگ مرحومتان آیت الله بنی صدر نیستیم که این اراجیف غیر کارشناسی را تحویلمان دهید. این مظلوم نمایی شما من را یاد روضه خوانی آخوندها برای سکینه و رقیه انداخت . همچنین شما گفتید که: " پس از پوزش خواهی مادلین البریت از ۲۸ مرداد عکس پدرش و خانه شان در ایران را چاپ کرده و همراه خود بردم. به او گفتم پس از سالها، در نهایت، ایالات متحده، مسئولیت را پذیرفته است و اکنون واقعیت در باره کودتای۲۸مرداد در دید جهانیان بازسازی شده است. خدیجه مصدق  یکباره  در صندلی خود شروع به بی قراری کرد، او عکس ها را گرفت و پاره کرد و شروع به جیغ زدن نمود" . شما واقعن می دانید کسی که در آسایشگاه روانی به سر می برد یعنی به دارو پاسخ نداده و شناختی از محیط اطراف ندارد و برای همین خانواده از سر ناچاری او را در آسایشگاه روانی گذاشته اند ! اگر این دختر معصوم این چیزها را می فهمید که دیگر در آسایشگاه روانی نبود ! توضیح این قضیه ها از جانب شما برای یک بیمار روانی نشان می دهد فهم و شعورتان در حد همان پدر گرامیتان است. بیماری های روانی همگی امروز تعریف دارند و در واقع بیماری های بدنی هستند که نمود آن در رفتار بیمار است و انداختن آن به گردن رضا شاه بسیار خنده دار و عوامانه است 

 دستاورد رضا شاه برای ایران مدرنیسم  ، سکولاریسم و ناسیونالیسم بود . دستاورد پدر شما برای ایران خمینی و انقلاب اسلامی بود و خودتان هم دو دستی در هجرت به آن چسبیده اید که باد آن را نبرد.  به عنوان کسی که ۳۰ سال پس از ماجراهای ۲۸ مرداد به دنیا آمده باید بگویم ۲۸ مرداد کودتا بوده یا قیام چیزی از خیانت های پدر شما در فریب افکار عمومی و قالب کردن خمینی به نام جمهوری شبیه فرانسه به مردم ایران کم نمی کند ! چیزی از خیانت ها و پول هایی که منوچهر ثابتیان و خان بابا تهرانی از کمپانی های نفتی گرفتند تا ایران را به این روز بیاندازند کم نمی کند . چیزی از خیانت تبلیغ  مسعود بهنود برای شرکت در انتخابات مجلس رژیم کم نمی کند. ۲۸ مرداد هر چه بوده گذشته و تنها یک درس تاریخی است تا کی می خواهید پشت ۲۸ مرداد سنگر بگیرید و به نسل امروز ایران سنگ بیاندازید و خاک در چشم ما نسل سوخته بپاشید و خیانت های ادامه دارتان را توجیه کنید ؟ اختلاف اندازی و آب به آسیاب جمهوری اسلامی ریختن بس است 






2 comments:

  1. تو روان پریش و دیوانه ای تمام عیاری

    ReplyDelete
    Replies
    1. چرا عزیزم ؟ چون نمیرم با دیوانه ها در آسایشگاه روانی درباره ۲۸ مرداد حرف بزنم ؟

      Delete