Wednesday, April 3, 2013

روان شناختی بیمار پدیده ملی-مذهبی: به مناسبت درگذشت حاج سید جوادی

ملی-مذهبی های عزیز از راست به چپ : سلمان فارسی، احمد صدر حاج سید جوادی، مهدی بازرگان، یدالله سحابی 

احمد صدر حاج سیدجوادی ۱۱ فروردین ماه سالجاری در سن ۹۶ سالگی در اثر کهولت سن در گذشت . مراسم خاکسپاری او در روز ۱۲ فروردین با وجود تعطیلی با استقبال سرد مردمی روبرو شد و تنها با حضور ده ها تن که بیشتر آنها را ملی-مذهبی ها و آخوندها تشکیل می دادند، انجام شد. حاج سید جوادی شجره نامه ای دارد که در آن خود را از تبار حسن بن علی امام دوم شیعیان می دانست. در بیشتر خبرهایی که به مناسبت درگذشت او انتشار یافت، بخشی از زندگینامه اش که مربوط به وکالت صادق خلخالی بود سانسور شد.
 حاج سید جوادی از افراد طیف موسوم به ملی-مذهبی بود. ملی-مذهبی ها دارای ویژگی های روانی مشترکی هستند . گروهی آنان را روشنفکر یا روشنفکر دینی می نامند ، اما شاید واژه بهتر برای آنان تحصیل کردگان مذهبی باشد . ملی-مذهبی ها که بیشترشان تحصیلات دانشگاهی دارند همواره کوشیده اند از دانش خود برای توجیه احکام اسلامی و فریب  افکار عمومی،  چیزی که به آن "ماله کشی " می گویند،  بهره ببرند.

روانشناختی بیمار ملی-مذهبی ها :

همواره ایران را جلوی اسلام سر می برند:

ملی -مذهبی ها دارای یک تناقض فکری هستند از یک سو می خواهند  پیرو قوانین الهی و فرامین اسلام باشند و از سوی دیگر چون شهروند ایران هستند باید در جهت منافع ملی کشور حرکت کنند، اما موارد بسیاری پیش می آید که منافع ملی و باورهای اسلامیشان روبروی هم قرار می گیرند . در این حالت دچار تناقض می شوند از یک طرف دستورات الله پیش رویشان است که دوزخی دارد با آتش و سیخ و پتک که خالق همه جهان و مالک مطلق است و از سوی دیگر یک کشور به نام ایران که منافعی دارد. ملی -مذهبی ها همواره از ترس الله و جهنمش و طمعی که به بهشتش دارند ایران را به آن می فروشند. نمونه های آن دشمنی با آزادی های اجتماعی دوران پهلوی و نقش اصلی در انقلاب اسلامی، همدستی با جمال عبدالناصر دشمن درجه یک ایران، و جهت گیری های ضد اسراییلی و فلسطین مداری آنان بدون توجه به منافع ملی ایران است.

توهم دزدیده شدن اسلام توسط خلفای راشدین و انقلاب اسلامی بوسیله خمینی:

ملی-مذهبی ها برای فرار از جنایتی که در حکومت های اسلامی انجام می شود توجیه دزدیده شدن حکومت های اسلامی بوسیله خلفای وقت را بکار می برند. سلمان فارسی پدر جد ملی-مذهبی ها به خلافت  ابوبکر وعمر اعتراض داشت اما همواره همدست و زیردست  آنان در ویرانی ایران بود. ملی-مذهبی های امروز نیز که شیعه هستند همین توجیه را بکار می بردند و خلفای راشدین و خمینی را دزد حکومت اسلامی می دانند. آنها می گویند انقلاب از مسیر خود منحرف شده است . قانون اساسی رژیم را که ملی-مذهبی ها نوشتند و در آن ملت ایران را کت بسته تحویل خمینی دادند، در آخر هر بند مربوط به آزادی بیان ، آزادی تجمعات و هر آزادی دیگری  تاکید کرده اند در صورتیکه خلاف اسلام نباشد!  همه می دانیم که تشخیص اینکه چیزی خلاف اسلام نباشد با آخوند است و از سوی دیگر نشان می دهد که از دید اینها هر چیزی که اسلامی نباشد  آزاد نیست و باید جلوی آن را گرفت.


افزایش حملات بیمارگونه به رژیم هایی که در سرنگونی آن شرکت داشته اند برای رهایی از عذاب وجدان 

ملی-مذهبی ها با دیدن جنایات رژیم های اسلامی که خود در روی کار آمدن آن نقش داشته اند، برای فرار از عذاب وجدان و توجیه اینکه کار خوبی کرده اند، به طرز بیمار گونه ای به رژیم پادشاهی که در سرنگونی آن شرکت داشته اند  حمله می کنند . نمونه آن دشنام ها و ناسزاهای بیمارگونه حاج سید جوادی به رژیم پهلوی در نامه هایی که این اواخر به عنوان  اعتراض به سید علی خامنه ای نوشت و پادشاهی پهلوی را فاسد و جنایتکار نامید و از فروپاشی آن ابراز شادمانی کرد . همچنین ابوالحسن بنی صدر پس از ۳۴ سال از سرنگونی رژیم پادشاهی در ایران هر روز به دشنام ها و تحریف ها و دروغ های خود می افزاید تا رویکرد فاجعه بار خود در سال ۵۷ را توجیه کند.

شکنجه و زندان  در حکومت اسلامی گوارا تر از آسایش در یک رژیم سکولار 

ملی-مذهبی ها در رژیم گذشته زندگی بسیار خوبی داشتند و حتا شغل های مهم دولتی نظیر دادستانی ، استادی دانشگاه ، و کارهای وزارت خانه ای داشتند . پس از آنکه در استقرار جمهوری اسلامی از آنها استفاده شد، بیشتر آنها به زندان افتاده اند و گاهی شکنجه شده اند، اما به محض بیرون آمدن از زندان دوباره مراتب سر سپردگی  و عشق خود به حکومت اسلامی را از سر می گیرند . به نظر می رسد که اینها از مکانیسم  دفاعی واکنش وارونه (reaction formation ) که بوسیله روانشناس معروف زیگموند فروید تعریف شده است استفاده می کنند یا اینکه از گونه ای مازوخیسم اسلامی لذت می برند.


بزرگنمایی اشتباهات سامانه های  پادشاهی و نادیده گرفتن جنایات حکومت های اسلامی :

 به نظر می رسد سلمان فارسی یک  فرد ناراضی از سیستم حکومتی طبقاتی ساسانی بوده ، که به آیین مانوی و مزدکی که با سیستم طبقاتی ساسانی مخالف بوده است گرایش داشته است . سلمان در حالی که فرماندار تیسفون بود جلوی چشمانش زنان و کودکان ایرانی را  پشت شتر تا مدینه می دواندن تا در بازار به عنوان کنیز و برده بفروشند. چگونه ممکن است فردی این اندازه با یک سیستم طبقاتی معمولی در ایران ساسانی مخالف باشد،  اما فروش هم میهنانش در بازارهای برده فروشی برایش بی اهمیت باشد ؟ ملی-مذهبی های کنونی نیز  برای سرکوب قیام مزدک و تخلفاتی که در ساواک  شده است  پستان به تنور می چسبانند، اما نسل کشی ها و ویرانگری های خلفای  صدر اسلام را اصلن نمی بینند. همچنین اعدام های فله ای اول انقلاب و آزار و اذیت اقلیت های دینی و غارت اموال بهائیان و مصادره اموال مردم در اول انقلاب که خودشان نیز در این جنایات همدست آخوندها بودند ، جنگ ویرانگر ، اعدام های دهه ۶۰ و بسیاری دیگر از جنایات اسلامی برای شان اهمیت ندارد  وگاهی ممکن است اعتراضی سطحی کنند که آن هم زود به فراموشی سپرده می شود

وفاداری به حکومت اسلامی در همه حال 

سلمان فارسی تا دم مرگ به به خلافت اسلامی وفادار ماند. ملی-مذهبی های امروزی نیزبا وجود دیدن این همه جنایات و ناامید بودن ایرانیان و حتا گروهی از آخوند ها  به اصلاح پذیر بودن رژیم در هر نامه و مصاحبه ای وفاداری خود و بازی نقش دلسوزانه برای ماندگاری نظام را ادامه می دهند . چناچه احمد حاج سید جوادی و ابراهیم یزدی در نامه های خود تاکید کرده اند به این نظام وفادارند. بنی صدر نیز که به پاریس گریخته است نام نشریه خود را انقلاب اسلامی گذشته و تنها مشکل شخصی با رفسنجانی و خامنه ای دارد که او را پیش چشم خمینی سیاه نمودند و زیر پایش را جارو کردند.

ترس از آگاهی مردم و تلاش برای فریب افکار عمومی 

ملی -مذهبی همواره از آگاهی مردم و روگردانی آنها از سیستم حکومتی اسلامی وحشت دارند برای همین به ماله کشی و توجیه روی می آورند . در این راه می کوشند تمام جنایتی را که بوسیله حکومت های اسلامی انجام می شود را جدا از اسلام واقعی بدانند . همچنین برای آیات قرآن دلایل کیهان شناسی و پزشکی می آورند که در برخی موارد مانند سخنان  عبدالعلی بازرگان موجبات خنده را فراهم می کنند . تحریف و سانسور تاریخ اسلام نیز یکی از شگرد های آنان است.

و در پایان 

پدیده ملی-مذهبی یک بیماری روانشناختی اجتماعی است 


No comments:

Post a Comment